63
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

و منكرين تأويل و پيروان ظاهر شريعت و تنزيل را «ظاهرى» مى نامند و بر آنان بسيار طعن مى كنند و معروف آن است كه اسماعيليان خود و لااقل درجات بالاتر آنان باطناً به احكام و ظواهر دين اصلاً قائل نيستند و وقتى كسى داخل طريقه آنان شد و دعوت را پذيرفت، ابتداء با او مدارا كرده و كشف راز نمى كنند؛ ولى پس از آنكه به درجات بالاتر رسيد و در سير در مراتب ترقى كرد، حقيقت اعتقاد خود را كه انكار ظواهر شرع است بر او انشاء مى كنند؛ ولى از اظهارات ناصر خسرو در اشعار و تأليفات خود خلاف اين مطلب ظاهر مى شود و وى نه تنها خود به اعلا درجه مواظب و مراقب اعمال شرعيه بود، ۱ بلكه در كتاب وجه دين، كه براى خود اسماعيليان و مستجيبان نوشته شده، صريحاً منكر ظاهر را از باطنيان، دجّال باطنيان مى نامد و بر او طعن مى كند؛ همان طور كه منكر تأويل را دجّال ظاهريان مى خواند؛ ۲ ولى به تقيّه و حيله در دعوت و اظهار مطلب بر حسب عقل و فهم مخاطب، كه روش ايشان بوده، توصيه مى كند. اين طايفه به حروف جمل و معانى رمزى آن اهميّت عظيم مى دهند و اغلب استدلالات و بياناتشان از روى حروف است. اسماعيليه علم و اعتقاد را غايت وجود بشر مى دانند و به بهشت و دوزخ جسمانى قائل نيستند؛ ولى به مبتديان اين كلمات را به معنى معمول و معروف تفسير مى كنند و به كلى انكار نمى كنند، ولى به ارباب مراتب بالاتر، بهشت را نفس انسان كامل و دوزخ را نفس انسان جاهل و دور از خدا تأويل مى كنند و بعث و نشور جسمانى را هم قائل نيستند و بعضى اشعار ناصر خسرو نيز در اين معنى صريح است. احكام دين را هم، چنان كه از كتاب وجه دين سرتا پا ديده شود، تأويل

1.ديوان ناصر خسرو، ص ۱۱، س ۲۱ و اشعار ديگر.

2.وجه دين، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱. مگر آنكه تمام اين اظهارات و تظاهرات صادقانه نبوده و مبتنى بر روش مخصوص بر حسب اصول و فن معامله با ظاهريان و مستضعفان بوده باشد. به نقل از لغتنامه دهخدا [ج ۲، ص ۲۱۷۰].


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
62

باطن را دانست، از رنج طاعت و عبادت برآسود. ۱
اين فرقه، پيغامبر صلى الله عليه و آله را ناطق و على عليه السلام را اساس خوانند، و امام حسن و حسين و زين العابدين و محمد باقر و جعفر صادق و پسر او اسماعيل را ائمّه هفتگانه آن دَور دانسته اند. محمد بن اسماعيل را قائم و خلفاى فاطمى را جزء امامان دَور قائم دانند. و گويند ميان ايشان مواضعات است و القاب؛ چنان كه عقل را سابق و اول خوانند و گويند، از عقل، نفس پديد آمد و در جهان همه چيز از نفس به وجود آمد. در تفسير آيه: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ»۲ ؛ گويند، تينْ عقل است كه همه مغز است و نفسْ زيتون است كه همه لطافت است با كثافت آميخته؛ چنان كه زيتون با دانه و طور سينين ناطق است؛ يعنى محمّد (صلوات اللّه عليه)، كه به ظاهر چون كوه درشت بود و با خلق به شمشير سخن گفت و به باطن در او چيزها بود چون كوه كه در او جواهر باشد و بلد الامين اساس است؛ يعنى على كه تأويل شريعت از او ظاهر شد و مردمان از بلا ايمن شدند. ۳
اسماعيليه به ترتيبى كه ذكر شد، درجات هفت گانه يعنى مستجيب و مأذون و داعى و حجّت و امام و اساس و ناطق را قائل بودند كه پنج درجه اخير، پنج حدّ جسمانى است و گاهى ميان حجّت جزاير و امام درجه ذكر مى كنند به اسم «باب» كه شايد همان است كه گاهى هم «حجّت اعظم» ناميده مى شود. ۴

آراء و عقايد اسماعيليه

اسماعيليه به تأويل قائل اند و آيات و احاديث و احكام شرع را تماماً تأويل مى كنند

1.بيان الاديان، چاپ استاد فقيد عباس اقبال آشتيانى.

2.التين (۹۵): آيه ۱ و ۲.

3.براى اطلاع بيشتر به اصطلاحات هر يك از شعبه هاى اسماعيليه رجوع كنيد به لغتنامه دهخدا، ذيل كلمه اسماعيليه و نيز مقدمه آقاى تقى زاده استاد دانشگاه بر ديوان ناصر خسرو.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115091
صفحه از 504
پرینت  ارسال به