77
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1

شيعيان به آزادى در اظهار عقيده و بحث و گفت و گو و ارادت به خاندان على عليه السلامپرداختند و «مناقب خوانان»، كه از دوره آل بويه در عراق وجود داشتند، در آغاز عهد سلاجقه در طبرستان و بعض نواحى عراق سرگرم تبليغات دينى و ذكر فضايل و مناقب آل على عليهم السلام بودند و به تعنّت و سرزنش ملامتگران سنّى وقعى نمى گذاشتند، شعراء درباره معجزات ائمّه اطهار به سرودن شعر مى پرداختند. نام اين شاعران شاعى در صفحات 252 و 628 كتاب النقض آمده؛ اهل سنّت هم در مقابل، «فضايل خوان» يا «فضايلى» راه به راه انداختند كه به ذكر فضايل خلفاى خود و دشنام و ناسزا دادن به شيعيان بپردازند. پيشرفت كار شيعه تا بدانجا رسيد كه به قول عبدالجليل در كتاب النقض:
خواجه بومنصور ماشاده به اصفهان، كه در مذهب اهل سنّت به عهد خود مقتدا بوده است، هر سال اين روز تعزيت داشته است به آشوب و نوحه و غريو و ولوله، و بر على و حسن و حسين عليهم السلام آفرين كرده، و بر يزيد و عبيداللّه در اصفهان لعنت آشكارا كرده و كذلك شرف الاسلام صدر الخجندى و برادرش جمال الدين اين تعزيت به آشوب و نوحه و غريو و ولوله داشته اند، و هر كس كه به آنجا رسيده باشد، ديده و دانسته باشد و هرگز انكار آن نكند. آن گاه در بغداد، كه مدينة السّلام و مقرّ دارالخلافه است، خواجه على غزنوى حنفى دانند كه اين تعزيت چگونه داشتى؛ تا به حدّى كه روز عاشورايى در لعنت سفيانيان مبالغتى مى كرد. سائلى برخاست و گفت: معاويه را چه گويى؟ به آوازى بلند گفت: اى مسلمانان! از على مى پرسيد كه معاويه را چه گويى، آخر دانى كه على معاويه را چه گويد؟ و امير عبادى كه علامه روزگار و خواجه معنى و سلطان سخن بود، او را در حضرت المقتفى باللّه پرسيدند: روزى كه فردا عاشوراء خواست بودن كه چه گويى در معاويه؟ جواب نداد؛ تا سائل سه بار تكرار كرد. بار


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
76

صاحب الزمان عليه السلام از مكّه و كعبه گويند كه حرم خداست و قبله انبياء است و مولودگاه سيّد اوصياء است كه آنجا پديد آيد و مسيح مريم از آسمان به زمين آيد و آوازه آيت «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ» از آسمان هفتمين آيد و ناصرش ربّ العالمين و جبرئيل امين آيد و آن مهدى عصمت علوى شجاعت تيغ بر گيرد و عالم بگشايد. اوّلاً مصر بيران كند و تخت معدّ و نزار بشكند، الحاد در عالم مزوّر كند، شريعت و سنّت منوّر كند، و كسوت دين به عطر عدل و انصاف معطّر كند، گبركى و ترسايى و جهودى از عالم بردارد، قلعهاى باطنيان بكند، غبار جبر از چهره عدل زايل گرداند، كنشت و كليسا خراب كند، رايت مصريان اگر چه سپيد است بسوزد، دين يكى شود، با آل عباس كه بنى اعمام اويند مدارا و مواسات كند، مهلا بنى عمّنا، مهلا موالينا، تا مصنّف نامنصف بداند... و لشكر او بحمداللّه اين تركان غازى باشند كه جهانداران اند امروز بى تقيّه كه شاعر در عهد صادق عليه السلامخروج مهدى عليه السلامرا به نصرت تركان غازى وعده داده است؛ آنجا كه گفته:

و وديعةٌ من سرِّ آل محمّدٍضمَّنتها وجعلت من أمنائها
فإذا رأَيت الكوكبين تقاربابالخير عند صباحها ومسائها
فهناك يطلب ثار آل محمّدٍطُلاّبُها بالترك من اعدائها
پس تركان غازى را مصطفى صلى الله عليه و آله براى اين دعا كرده است تا به آخر زمان، نصرت مهدى كنند و يارى دين، وحقها ظاهر سازند و باطلها نيست گردانند. و اين معنى از طريق عقل و نقل بر مؤمن عاقل مستبصر پوشيده نماند، والاّ احمقى خربطى ناصبيى انكار نكند و بر باطل اصرار نكند نعوذ باللّه من الضّلال ومقالة الجهال....
بارى، بر اثر مجاهدات و زحمات شيعه در قرن ششم و تحمّل مصائب فراوان سرانجام، اين مذهب حقّه بار ديگر در ميان طبقات و بلاد، جاى خويش را باز كرد و

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    زماني نژاد، علي اكبر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 115368
صفحه از 504
پرینت  ارسال به