مراتب اهل حديث
طالب: كسى را گويند كه مبتدى باشد.
محدّث: استاد كامل و «شيخ» و «امام» همين معنى را مى رساند.
حائط: كسى كه صد هزار حديث داند با شرح حال.
حجّت: كسى كه سيصد هزار حديث آن چنانه داند.
و جزرى گفت: راوى، ناقل حديث باشد و محدّث، كسى كه آن را بررسى دقيق كرده است.
حافظ: كسى كه هرچه بدو رسد، حفظ و نقل كند. ۱
حافظ: در اصطلاح دراية به معنى متقن است. حافظ را مترادف محدّث نيز گرفته اند و گفتند كه حافظ كسى را گويند كه عارف به حديث بوده و متقن باشد. حافظ كسى است كه بر اكثر مشايخ هر طبقه از احاديث عالم و دانا باشد؛ به طورى كه آن چه را كه از هر طبقه از ايشان مى شناسد، بيشتر از كسانى باشند كه عارف به اوضاع و احوالشان نمى باشد. در اصطلاح مسلمانان به يكى از دو معنى اطلاق مى گردد: اوّل كسى كه قرآن از بَرداشته باشد. دوم كسى كه صد هزار حديث از بَرداشته باشد. ۲
شعب و فروع علم حديث
نظر به اهميّتى كه علم حديث در همان اوان پيدا كرد، به شُعَب و فروعى تقسيم شد، به اين شرح:
علم شرح الحديث، علم اسباب ورود الأحاديث و أزمنته و أمكنته، ناسخ
الحديث و منسوخه، علم تأويل اقوال النبى، علم رموز اقوال النبى، علم غرائب لغات الحديث، علم تلفيق الأحاديث، علم رواة الأحاديث، علم النظر في الأسانيد و جز آنها. ۳