141
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2

۴۶۵.مازالَ أَخِي جِبرَئِيلُ يُوصِي فِي حَقِّ الجارِ حَتّى ظَنَنتُ أَنَّهُ يَرِثُنِي.

۰.ترجمه: برادرم جبرئيل چندانى وصيّت كرد در حق همسايه تا گمان بردم كه ميراث من به او رسد.

(تفسير ابوالفتوح رازىم . همان، ص 468. ، ج 1، ص 764؛ جامع الصغير، ج 2، ص 124) با اختلافى.

۴۶۶.مازالَ قُرَيشٌ كافِّينَ عَنِّي حَتّى ماتَ عَمِّي أَبُوطالِبٍ.

۰.ترجمه: هميشه دست قريش از من كوتاه بود تا عمَّم ابوطالب زنده بود.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 4، ص 211)

۴۶۷.ماشَقِيَ عَبدٌ قَطُّ بِمَشورَةٍ وَلا سَعِدَ بِاستِغناءِ رَأيٍ.

۰.ترجمه: [الف] در مجلد اوّل چنين ترجمه كرده: هيچ بنده به مشورت شقى نشود و به استبداد رأى سعيد نشود.
[ب] در مجلّد چهارم، ترجمه حديث به اين شرح نوشته شد: هيچ بنده شقى نشد به مشورت و سعيد نشد به استبداد به رأى خود.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 1، ص 674؛ ج 4، ص 160 و 578)

۴۶۸.ماطَلَعَت شَمسٌ قَطُّ إِلاّ وَعَلى جَنبَيها مَلَكانِ يَقُولانِ أَللّهُمَّ عَجِّل لِمُنفِق خَلَفاً وَلِمُمسِكٍ تَلَفاً.

۰.ترجمه: هيچ روز آفتاب برنيايد، و الاّ بر پهلوهاى او دو فرشته ايستاده، مى گويند: بار خدايا! هر دهنده و بخشنده را عوض ده و هر بخيل و ممسك را هلاك مال.

1.همان، ج ۱۵، ص ۱۵۱.

2.همان، ج ۵، ص ۱۲۶؛ ج ۱۵، ص ۳۸؛ ج ۱۷، ص ۱۳۸.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
140

۰.ترجمه: هر چه بسيارش مستى كند، اندكش حرام باشد. (از انواع خمر).

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 1، ص 363؛ جامع الصغير، ج 2، ص 121)

۴۶۰.ما أَصَرَّ مَنِ استَغفَرَ وَلَو عادَ فِي اليَومِ سَبعِينَ مَرَّةً.

۰.ترجمه:مُصِر نباشد آن كس كه استغفار كند؛ اگر چه در روزى هفتاد بار با سر گناه شود.
در صفحه 654 جلد اوّل در ترجمه همين حديث شيخ به اين جمله شروع مى كند: «اصرار نكرده باشد آنكه...»

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 1، ص 96 و 654؛ جامع الصغير، ج 2، ص 121)

۴۶۱.ما أَظَلَّتِ الخَضراءُ وَلا أَقَلَّتِ الغَبرَاءُ أَصدَقَ لَهجَةً مِن أَبِيذَرٍّ.

۰.ترجمه: آسمان سايه بر كس نيفكند و زمين كس را برنگرفت، راستگوتر از ابوذر.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 2، ص 6، 652؛ جامع الصغير، ج 2، ص 121)

۴۶۲.مَا امتَلَأَت دارٌ حَبرَةً إِلاَّ امتَلَأَت عِبرَةً.

۰.ترجمه: هيچ سرايى پر از خرّمى نشد، الاّ پر از آب چشم شد.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 3، ص 425؛ ج 4، ص 254)

۴۶۳.ما حَلَفَ بِالطَّلاقِ وَلاَاستَحلَفَ بِهِ إِلاّ مُنافِقٌ.

۰.ترجمه: به طلاق سوگند نخورد و سوگند ندهد، الاّ منافقى.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۵ ، ج 5، ص 342؛ با اختلاف در: صحيح بخارى، ج 7، ص 73؛ عينى، چاپ دهم، ص 349؛ قسطلانى، ج 9، ص 28؛ عسقلانى، ج 10، ص 369)

۴۶۴.ما خابَ مَنِ استِخارَ وَلا نَدِمَ مَنِ استَشارَ.

۰.ترجمه: خائب نشود آنكه استخاره كند و پشيمان نشود آنكه مشورت كند.

(تفسير
ابوالفتوح رازى ۶ ، ج 1، ص 674؛ ج 4، ص 578)
در مجلد چهارم اين حديث ترجمه شده.

1.روض الجنان، ج ۳، ص ۲۰۸.

2.همان، ج ۱، ص ۲۲۹.

3.همان، ج ۶، ص ۱۴؛ ج ۱۰، ص ۷۷.

4.همان، ج ۱۲، ص ۳۵۹؛ ج ۱۵، ص ۲۴۶.

5.همان، ج ۱۹، ص ۲۵۹.

6.روض الجنان، ج ۵، ص ۱۲۷؛ ج ۱۷، ص ۱۳۸.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    علوي، ابوالحسن
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 35795
صفحه از 647
پرینت  ارسال به