۴۹۸.مَعاشِرَ النّاسِ هذا عَلِيُّ بنِ أَبِيطالِبٍ سَيِّدُ العَرَبِ وَالوَصِيُّ الأَكبَرُ وَالأَملَحُ الأَظهَرُ قاتِلُ المارِقِينَ وَهُوَ مِنِّي بِمَنزِلَةِ هارُونَ مِن مُوسى إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعدِي يُحِبُّهُ اللّه ُ وَرَسُولُهُ وَيُحِبُّ اللّه َ وَرَسُولَهُ لا يَقبَلُ اللّه ُ التَّوبَةَ مِن تائِب إِلاّ بِحُبِّهِ.
۰.[ ترجمه: اى گروه مردم: اين على فرزند ابى طالب سرور عرب و وصىّ اكبر است او كشنده مارقين است و او نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى است جز آن كه پس از من پيامبرى نباشد، خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد، خداوند توبه هيچ توبه كارى را نمى پذيرد مگر به واسطه دوستى او.]
(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 2، ص 132)
۴۹۹.مُعتَرَكَ المَنايا ما بَينَ السِّتِّينَ إِلَى السَّبعِينَ.
۰.ترجمه: كارزار گاه مرد با مرگ ميان شصت و هفتاد باشد.
(تفسير ابوالفتوح رازى ۲
، ج 4، ص 396؛ جامع الصغير، ج 2، ص 132)
۵۰۰.أَلمِعدَةُ بَيتُ الأَدواءِ وَالحِميَةُ رَأسُ كُلِّ دَواءِ وَاعطِ كُلَّ نَفسٍ ما عَوَّدتَها.
۰.ترجمه: معده خانه درد است و پرهيز كردن سَرِ همه داروهاست و هر نفس را آن بايد داد كه عادت كرده باشد.
(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 2، ص 386)
۵۰۱.أَلمُقامُ بِمَكَّةَ سَعادَةٌ وَالخُرُوجُ مِنها شَقاوَةٌ.
۰.ترجمه: مقام كردن به مكّه سعادت است و از مكّه بيرون آمدن شقاوت است.
(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 1، ص 198)
۵۰۲.مَلعُونٌ مَن ضارَّ مُسلِماً أَو ما كَرَهُ.
۰.ترجمه: در لعنت است آن كس كه مضرّت رساند مسلمانى را يا مكرى كند با او.
(تفسير ابوالفتوح رازى ۵ ، ج 1، ص 394)