۱۶۵۷.انس مالك روايت كرد كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«خداى تعالى فرشتگان را فرمايد تا شب آدينه درهاى آسمانها را بگشايند. خداى تعالى اطّلاع كند به مؤمنان اهل زمين. بهرى در نماز باشند و بهرى خفته. گويد: من جزاء دهم هر كسى را در خور عمل نماز كنان را و خفتگان را. چون آخر شب باشد، يك بار ديگر اطلاع كند، همچنان يابد ايشان را. گويد: از شأن من بخل نيست. من ايستادگان را بيامرزم و خفتگان را به ايشان بخشيدم».
(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 5، ص 325)
۱۶۵۸.حسن بصرى گفت و ابو مالك كه سالى در مدينه قحطى بود و غلايى. دِحية بن خليفة به تجارت شام بود در آمد و زيت داشت و رسول صلى الله عليه و آله بر منبر خطبه مى كرد. چون آواز طبل برآمد، بشتافتند و رسول را رها كردند و با رسول جز اندكى نماندند. رسول صلى الله عليه و آله گفت:«بدان خدايى كه مرا به حق به خلق فرستاده كه اگر جمله شما به مبايعه رفته بوديد، از اين وادى آتشى برآمدى و همه را بسوختى».
(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 5، ص 327)
۱۶۵۹.روايت كند زِرِّ حُبيش از أُبَىِّ كعب كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«هر كه سورة المنافقين بخواند، از نفاق برى شود».
(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 5، ص 327)
۱۶۶۰.روايت است از عبداللّه عمر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه او گفت:«هيچ فرزند نباشد كه از مادر بزايد، و الاّ پنج آيت بر بندهاى سر او نوشته باشد».
(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 5، ص 334)
۱۶۶۱.أُبَىِّ كعب روايت كرد از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت:«هر كه سورة التغابن بخواند، خداى تعالى مرگ فجاء باز دارد از او».
(تفسير ابوالفتوح رازى ۵ ، ج 5، ص 334)