487
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 5، ص 484)

۱۷۱۱.راوى خبر گويد كه رسول صلى الله عليه و آله يك روز مرا گفت:«يا فلان! تو را فرزندى آمده است؟»
گفتم: يا رسول اللّه ، آرى.
گفت: «با كه ماند؟» گفتم: يا رسول اللّه ! با پدر و مادر ماند.
گفت: «چنين مگوى كه نطفه در رحم چون قرار گيرد خداى هر شبهى كه ميان آن مرد و زن باشد تا به آدم جمع كند و او را به آن شبه آفريند كه خواهد. نبينى كه خداى تعالى چه گفت: «فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ»۲ ».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 5، ص 486)

۱۷۱۲.روايت است از ابو اُمامه از أُبَىِّ كعب كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«هر كه او سورة المطففين بخواند خداى تعالى او را از رحيق مختوم آب دهد روز قيامت».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 5، ص 487)

۱۷۱۳.محمد بن كعب القرطى روايت كرد از ابو هريره كه رسول صلى الله عليه و آله كه:«فلق نام چاهى است در دوزخ سر گرفته و سجّين نام چاهى است در دوزخ سر گشاده».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۵ ، ج 5، ص 490)

۱۷۱۴.براء بن عازب روايت كرد كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«عليّين در بالاى آسمان هفتم است در زير عرش».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۶ ، ج 5، ص 492)

1.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۱۷۰.

2.الإنفطار (۸۲): آيه ۸ .

3.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۱۷۴.

4.همان، ص ۱۷۷.

5.همان، ص ۱۸۵.

6.همان، ص ۱۸۸.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
486

۱۷۰۸.نعمان بن بشير گفت:رسول صلى الله عليه و آله گفت در تفسير اين آيه كه: «هر قومى را با قرين خود مقرون كنند از آنان كه مانند عمل او كنند. صالح با صالح و فاجر با فاجر».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 5، ص 480)

۱۷۰۹.عكرمه گفت از عبداللّه عباس كه رسول صلى الله عليه و آله گفت جبرئيل را:«من مى خواهم كه تو را ببينم بر آن هيكل كه در آسمان باشى». گفت: آن قوّت نبود تو را و طاقت ندارى. گفت: «على حال». گفت: اكنون كجا خواهى كه تو را بنمايم. گفت: «به ابطح». گفت: در نگنجم. گفت: «به مِنى». گفت: در نگنجم. گفت: «در عرفات». گفت: در نگنجم. گفت: «اگر لابدّ است، به كوه حراء». آن روز كه موعد ديدن جبرئيل عليه السلامبود، رسول صلى الله عليه و آله به كوه حرا رفت و بنشست. ناگاه جبرئيل آمد از كوههاى عرفات با هيبتى و جثّه و آوازى از خشخشه و جلجله، همه روى آسمان پوشيده از مشرق تا مغرب، سرش در آسمان و پاهايش در زمين. رسول صلى الله عليه و آله بيهوش افتاد. جبرئيل عليه السلام هم به آن صورت شد كه به عادت خويش پيش رسول آمدى و بيامد و بنشست و سَرِ رسول را صلى الله عليه و آله در كنار گرفت و رسول عليه السلام به هوش آمد. آن گه گفت: يا رسول اللّه صلى الله عليه و آله! تو را خلق من عظيم مى آيد؛ اگر ميكائيل را ببينى كه سَرِ او در زير عرش است و پايهاى او در زير هفتم زمين است و عرش با عظمت بر دوش او نهاده است و هر وقت از ترس خداى تعالى چنان متضايل و حقير شود كه گنجشكى، تا عرش خداى به نايستد، جز بر عظمت خداى تعالى».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 5، ص 482 ـ 483)

۱۷۱۰.روايت است از أُبَىِّ كعب كه رسول (عليه وآله افضل الصلوة) گفت:«هر كه
«اذا السّماءُ انْفطرت»۳بخواند خ داى تعالى او را به عدد هر گور كه در دنيا هست و به بعدد هر قطره باران كه از آسمان به زمين آيد او را حسنتى بنويسند و كار او نيكو كند در روز قيامت».

1.همان، ص ۱۶۰.

2.همان، ص ۱۶۶.

3.الإنفطار (۸۲): آيه ۱.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    علوي، ابوالحسن
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 38225
صفحه از 647
پرینت  ارسال به