495
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2

۱۷۴۴.أُبَىِّ كعب روايت كرد از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت:«هر كه او سوره و الشمس بخواند، خداى تعالى چندان ثواب دهد او را كه ثواب آنان باشد كه هر چه آفتاب و ماهتاب بر آن تابد، به صدقه داده باشد».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 5، ص 537)

۱۷۴۵.روايت كنند از ابو اُمامه از أُبَىِّ كعب كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«هر كه او سوره و اللّيل بخواند، خداى تعالى روز قيامت چندان ثواب دهد او را كه راضى شود و او را از سختى و دشوارى عافيت دهد و خوارى هيچ بدو نرسد».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 5، ص 540)

۱۷۴۶.اميرالمؤمنين على (عليه الصلوة والسلام) روايت كرد كه يك روز رسول صلى الله عليه و آلهبه جنازه اى حاضر بود و چوبى به دست داشت، بر زمين مى زد؛ چنان كه مرد متفكّر كند. آن گه گفت:«هيچ كس نباشد الاّ او را در بهشت جاى بود و در دوزخ جاى».
مردى گفت: يا رسول اللّه ! پس ما عمل ترك كنيم.
گفت: «نه، اعملوا فكلّ ميسّر لما خلق له».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 5، ص 541)

۱۷۴۷.روايت است از زِرِّ حُبيش، از أُبَىِّ كعب كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«هر كه او سوره و الضّحى بخواند، او از جمله آنان باشد كه خداى پسندد كه رسول صلى الله عليه و آله شفيع او باشد و به عدد هر يتيمى و سائلى كه در دنيا بوده باشد، او را دو حسنه بنويسند».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 5، ص 543)

۱۷۴۸.عبداللّه عبّاس گفت كه رسول صلى الله عليه و آله گفت:«به من نمودند آنچه امّت مرا خواستند دادن از ظفر و نصرت و فتح شهرها. من خرّم شدم و جبرئيل آمد و براى زيادتى من اين آيه آورد: «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى»۵ ».
گفتم: آن چيست كه خداى را خواهد دادن تا راضى شوم؟
گفت: «هزار كوشك است در بهشت از مرواريد و خاك او از مشك اذفر و با هر كوشكى آنچه لايق آن باشد».

1.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۱.

2.همان، ص ۲۹۹.

3.همان، ص ۳۰۳.

4.همان، ص ۳۰۶.

5.الضُّحى (۹۳): آيه ۵ .


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
494

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 5، ص 533)

۱۷۴۲.ابو حازم روايت كرد از رسول صلى الله عليه و آله كه او گفت:«خداى تعالى در بعضى كتب گفت: يابن آدم! اگر زبان با تو منازعت كند در آنچه بر تو حرام كرده ام، در پيش او دو طبقه نهاده ام؛ يعنى دو لب تا اطباق كنى و فراهم آرى و اگر چشم با تو منازعت كند در آنچه بر تو حرام كرده ام، در پيش او دو طبقه كرده ام: جفن و پلك، تا اطباق كنى و اگر فرج با تو منازعت كند در محرّمات، در پيش او دو طبقه كرده ام از پايها، تا تو اطباق كنى برو».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 5، ص 534)

۱۷۴۳.ابن عازب گفت كه اعرابى به نزديك رسول صلى الله عليه و آله آمد و گفت:يا رسول اللّه ! مرا علمى بياموز كه مرا به بهشت برد. رسول (صلوات اللّه و سلامه عليه و آله) گفت: «اگر سؤال به لفظ مختصر گفتى، به معنى بزرگ است. برو و عتق نسمه كن و فكّ رقبه».
گفت: يا رسول اللّه ! نه هر دو به يك معنى و يكى باشد؟
گفت: «نه، عتق آن باشد كه تو برده خود را آزاد كنى و فكّ آن باشد كه او را بر بهاء دادن خود يارى دهى؛ يعنى مكاتب را، و منحه روان دارى، يعنى شتر و گوسفند بدهى تا يك دو روز مردمان درويش بدوشند و به شير آن منتفع شوند و عطاء باز نگيرى از خويشان و اگر چه ظالم باشند. اگر اين نتوانى كردن، گرسنه را طعام ده و تشنه را آب ده و امر معروف كن و نهى منكر كن. اگر اين نيز نتوانى كردن، زبان نگاه دار، الاّ از خيرى».

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 5، ص 536)

1.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۸۴.

2.همان، ص ۲۸۵.

3.همان، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    علوي، ابوالحسن
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 35716
صفحه از 647
پرینت  ارسال به