519
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2

1833.روايت است از اميرالمؤمنين عليه السلام كه گفت: إِنَّ الإِيمانَ يَبدُوُ فِي القَلبِ لُمظَةً بَيضَاءَ.

۰.ترجمه: ايمان بر دل علامتى باشد سپيد. چندان كه ايمان مى افزايد، سپيدى بيفزايد و نفاق در دل اوّل لمظه اى باشد سياه. چندان كه نفاق مى افزايد، آن سياهى مى افزايد؛ تا همه دل سياه شود و به خداى كه اگر دل مؤمن بشكافند، سپيد يابند و اگر دل منافق بشكافند، سياه يابند. ۱

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 1، ص 54)

۱۸۳۴.اميرالمؤمنين على عليه السلام گفت:أُنظُر إِلى ما قَالَ وَلا تَنظُر إِلى مَن قالَ.
ترجمه: به آن نگر كه چه مى گويد؛ به آن منگر كه مى گويد.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 1، ص 922)

۱۸۳۵.محمد بن على باقر روايت كند از جابر عبداللّه انصارى كه او گفت:از ام السلمه پرسيدند حديث از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه گفت: إِنَّ عَلِيّاً وَشِيعَتَهُ هُمُ الفائِزُونَ.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۴ ، ج 1، ص 44)

۱۸۳۶.در اخبار متظاهر متواتر است است عن زِرِّ بن حُبيش عن أبى الجارود عن الحارث الهمدانى و جز ايشان كه گفتند از اميرالمؤمنين على عليه السلام شنيديم كه مى گفت بر منبر:إِنَّهُ العَهدُ إِلَى النَّبِيِّ الأُمِّيِّ إِنَّهُ لا يُحِبُّكَ إِلاّ مُؤمِنٌ وَلا يُبغِضُكَ إِلاّ مُنَافِقٌ.

۰.[ ترجمه: اين همان پيمان من با پيامبر اُمّى است كه ]فرمود] دوست نمى دارد تو را مگر مؤمن و بُغض و دشمنى نمى كند تو را مگر منافق. [

(تفسير ابوالفتوح رازى ۵ ، ج 1، ص 695)

۱۸۳۷.از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرده اند كه او گفت:أَلإِيمانُ يَبدُو لُمظَةً بَيضَاءَ فِى
¨ القَلبِ فَكُلَّمَا ازدادَ الإِيمانُ عَظِيماً إِزدادَ ذلِكَ البَيَاضُ حَتّى يَبيَضُّ القَلبُ كُلُّه وَإِنَّ النِّفَاقَ يَبدُو لُمظَةً سَوداءَ فِي القَلبِ فَكُلَّما ازدَادَ النِّفَاقُ إِزدادَ ذلِكَ السَّوداءُ حَتّى يَسوَدُّ القَلبُ كُلُّهُ.

1.ابوالفتوح از نقل همه سخنان مولا امير مؤمنان عليه السلام خوددارى نموده و به ذكر ترجمه آن اكتفاء كرده است.

2.روض الجنان، ج ۱، ص ۱۳۴.

3.همان، ج ۴، ص ۴۷۸.

4.همان، ج ۱، ص ۱۱۱.

5.همان، ج ۵، ص ۱۸۱.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
518

۰.ترجمه: اگر من زنده مانم، رأى خود در آن بينم و اگر بميرم، بكشيد او را ضربة بضربة و مُثله مكنيد او را كه رسول عليه السلام گفت: مُثله مكنيد و اگر همه سگ گزنده باشد.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۱ ، ج 3، ص 352)

۱۸۳۱.محمد بن خالد البرقى روايت كرد از پدرش، از محمد بن ابى نصر كه از صادق عليه السلام پرسيدند كه خداى تعالى خلقان را چرا آفريد؟ گفت:إِنَّ اللّه َ تَعالى خَلَقَ الخَلْقَ وَكانَ غَنِيّاً عَنْ خَلْقِهِمْ لَمْ يَخْلُقْهُمْ لِجَرِّ مَنْفَعَةٍ وَلا لِدَفْعِ مَضَرَّةٍ وَلكِنْ خَلَقَهُمْ وَأَحْسَنَ إِلَيْهِمْ وَاَرْسَلَ إِلَيْهِمُ الرُّسُلَ لِيَفْصِلُوْا بَيْنَ الحَقِّ وَالبَاطِلِ فَمَنْ أَحْسَنَ كَافَاهُ بِالْجَنَّةِ وَمَنْ اَسَاءَ كَافَاهُ بِالنَّارِ.

۰.ترجمه: خداى تعالى خلقان را بيافريد و از ايشان مستغنى بود نه براى جرّ منفعتى آفريد ايشان را و نه براى دفع مضرّتى و پيغمبران فرستاد به ايشان و بيان حلال و حرام كرد ايشان را تا فصل و تميز كند ميان حق و باطل و هر كه احسان كند او را، مكافات كند به بهشت و هر كه اسائت كند او را، مكافات كند به دوزخ.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۲ ، ج 3، ص 644)

۱۸۳۲.صادق را عليه السلام پرسيدند از سبب تحريم صدقات بر ايشان. گفت:إِنَّ اللّه َ تَعَالى نَزَّهَنَا عَنْ غُسَالَةِ أَمْوالِ النَّاسِ.

۰.ترجمه: خداى تعالى ما را [منزّه] داشت از دست شوره مالهاى مردمان.

(تفسير ابوالفتوح رازى ۳ ، ج 1، ص 240)

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۱۹.

2.همان، ج ۱۴، ص ۶۰ ـ ۶۱.

3.همان، ج ۲، ص ۲۵۰.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    علوي، ابوالحسن
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 35647
صفحه از 647
پرینت  ارسال به