اثنا عشر و حضرت فاطمه زهرا عليهم السلام بوده باشد ، به لغت فارسى ترجمه نمايم، تا جميع طوايف الأنام ، سيّما جمعى از عوام كه از فهم لغت عربى عاجزند ، از آن بهره مند گردند. ۱
و در آغاز كتاب «جلاءالعيون» مى نگارد :
و اين شكسته در كتاب «بحار الأنوار» ، آنچه متعلّق به احوال ايشان است ، در چندين مجلّد ، استيفا و در كتاب «حيات القلوب» نيز اكثر آنها بر وجه اختصار ، مذكور شده است و چون از كتاب اوّل ، عوام را چندان انتفاعى نيست و تحصيل كتاب دوم ، بر اكثر مردم متعسّر است، لهذا اين قليل البضاعة را با اختلال احوال و وفور اشتغال و هجوم هموم و آلام و طريان عوارض و اسقام، به خاطر فاتر رسيد كه كتاب وجيزى در اين باب، به لغت فارسى تأليف نمايد كه مقصور بر ذكر ولادت و شهادت سيدالمرسلين و ائمّه طاهرين عليهم السلامبوده باشد،بر وجهى نوشته شود كه همه خلق از آن بهره برده باشد و به ترجمه الفاظ روايات معتبره ، اختصار نموده . مقيد به حسن عبارات و تنوّع استعارات نگردد. ۲
همين انگيزه ، در ترجمه هاى ديگر ايشان نيز بيان شده است. ۳
2 . شرح نويسى بر كتب حديث
علاّمه مجلسى ، در كنار ترجمه رواياتْ به تبيين دشوارى هاى احاديث و اسرار و رموز آن رو كرد ؛ چنانكه از ارزيابى اسناد و صدور نيز فروگذار نكرد . وى بجز توضيح و تبيين هايى كه در جاى جاى «بحار الأنوار» دارد ، به تأسيس سنّت حسنه اى همّت گماشت كه پيش از آن ، تا اندازه اى نضج داشت. وى شرح «كافى» شريف را به نام «مرآة العقول» در بيست و شش جلد و شرح «تهذيب الأحكام» را با نام «ملاذ الأخيار» در شانزده جلد ، تحرير كرد . همچنين از «شرح صحيفه سجاديه» و «اربعين حديث» او نيز مى توان ياد كرد.