آن گه «اَمْرَد» گويند، چون شارب سبز كند «طارّ» گويند او را، آن گه «مُطْرَحِّم» گويند او را... آن گه چون خط دارد «مختطّ» گويند او را، چون پيوسته كند، «مجتمع» گويند، چون تمام درآرد «صُمُّل» گويند. آن گه «مُلتَحى» گويند او را، آن گه «مستوىّ» گويند او را ميان سى سال و چهل سال، آن گه «مُصْعِد» گويند. و «شابّ» جامع بود اين اسماء را.
چون آغاز سپيدى كند «ملهوِرْ» گويند او را، چون آميخته شود، «اشمَط» گويند، آن گه «كَهْل» گويند، چون پير شود «اَشْيَب» گويند، آن گه «شيخ» گويند. آن گه «حوقَل» گويند. «صفتات» پس «همّ»، آن گه «هَرِم» آن گه «خَرِف»، آن گه چون بميرد «ميّت». ۱