187
ابوالفتوح رازي

ايشان مردم را لطف باشد در ذكر خداى، و راوى خبر گويد كه؛ از رسول صلى الله عليه و آلهشنيدم كه مى گفت : خداى را بندگانى هستند كه نه پيغامبرانند و نه شهيدانند، پيغامبران و شهيدان را بر ايشان غبطت باشد روز قيامت به مكان ايشان از خداى، گفتند : يا رسول اللّه ! [كيستند] ايشان و عمل ايشان چه باشد؟ ما را بگو تا ما نيز ايشان را دوست داريم، گفت : قومى باشند كه با يكديگر دوستى كنند براى خداى بى آن كه ميان ايشان رَحِمى و خويشى باشد و بى مالى كه به يكديگر دهند، واللّه كه روى هاى ايشان به نور تابنده بود و ايشان بر منبرهاى نور باشند، چون مردمان ترسدند ايشان نترسند، چون مردمان دُژم باشند ايشان نباشند، آن گه برخواند : «أَلاَ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ» . و اميرالمؤمنين على را گفتند : از وصف اولياى خدا چيزى بگوى، گفت : عُمْشُ العُيُونِ مِنَ السَّهَرِ، صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ العِبَرْ خُمْصُ البُطُونِ مِنَ الخَوى، يُبْسُ الشَّفاةِ مِنَ الظَّمَأ؛ گفت : چشم هاشان از بى خوابى آب ريزد و روى هايشان زرد باشد از عبرت ها كه بينند، شكم باريك دارند از گرسنگى، لب خشكى دارند از تشنگى. ۱

دو مژده : فتح خيبر، رسيدن جعفر

مفسران گفتند : در بدايت اسلام كه رسول صلى الله عليه و آله به مكه بود، مشركان با يكديگر بنشستند و مشورت كردند در كار مسلمانان و آن كه ايشان را چگونه براندازند و قهر كنند، گفتند : هر يكى از ما آنان را در همسايگى اوست ايذا بايد كردن و رنج بايد نمودن تا باشد كه از محمد برگردند. اين معنى بر دست گرفتند تا بعضى مردمان كه ضعيف يقين تر بودند برگشتند و جماعتى بماندند و رسول را صلى الله عليه و آلهعمّش ابوطالب حمايت كرد. چون رسول صلى الله عليه و آله آن رنج اصحاب ديد، ايشان را

1.همان، ج ۱۰، ص ۱۴۹.


ابوالفتوح رازي
186

آيا نمى دانى كه روزگار را دگرگونى هايى است و براى كارهاى نيك و پسنديده نيز اوقاتى است؟]. ۱

دو دريا

در ذيل آيات (19 ـ 20 ـ 21 ـ 22 سوره رحمن) :
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَّ يَبْغِيَانِ * فَبِأَىِّ ءَالاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَانُ» ؛
[دو دريا] را پيش راند تا با هم رسيدند، ميان شان حجابى است با به هم در نشوند، پس كدام يك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟ از آن دو، مرواريد و مرجان بيرون مى آيد. آمده است :
ابن عطا گفت : ميان خدا و بنده دو درياست، يكى درياى نجات و امر آن آن است كه هركه دست در او زند نجات يابد، و يكى درياى هلاك و آن دنياست هركه دست در او زند هلاك شود... ميان اين دو برزخى است و آن وعظُ اللّه في قلب المُسلِم؛ وعظ خداست در دل مرد مسلمان.
و گفتند : «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» درياى عقل و درياى هوا. «بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ مِنْ لُطْفِ اللّهِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَانُ» [توفيق و عصمت است...]. ۲

دوستان خدا

سعيد بن جُبَير گفت : از رسول صلى الله عليه و آله پرسيدند كه : مَنْ اَولياءُ اللّهِ؛ دوستان خداى كيستند؟ گفت : آنان اند كه چون مردمان ايشان را ببينند، خداى را ياد كند، ديدار

1.همان، ج ۵، ص ۲۳.

2.همان، ج ۱۸، ص ۲۵۵.

  • نام منبع :
    ابوالفتوح رازي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 148175
صفحه از 256
پرینت  ارسال به