215
ابوالفتوح رازي

غيبت از زنا بدتر است

جابر بن عبداللّه انصارى و ابو سعيد خُدرى روايت كردند كه رسول صلى الله عليه و آله گفت كه : غيبت از زنا سخت تر است. گفتند : يا رسول اللّه ، چگونه؟ گفت : براى آن كه زانى از زنا توبه كند، خداى تعالى توبه او را قبول كند، و صاحب غيبت اگر توبه كند از او قبول نكند و او را نيامرزند تا مغتاب او را عفو نكند. گفتند : يكى ابن سيرين را گفت : من تو را غيبت كردم، مرا حلال كن. گفت : حلال نكنم چيزى را كه خداى بر تو حرام كرده است. ۱

فدك

«وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُو» و در خبر است كه چون اين آيت آمد، رسول صلى الله عليه و آلهفاطمه عليهماالسلامرا بخواند و فدك به او داد. مدت حيات رسول در دست او بود و در تصرف او و دخلش و خرمايش مصروف با مصالح او و فرزندان او. چون رسول صلى الله عليه و آله از دنيا برفت، از او باز گرفتند. چون طلب ميراث پدر كرد، گفتند : تو را از پدر ميراث نرسد كه ما شنيديم كه رسول گفت : نَحنُ مَعاشِرَ الانبياءِ لا نُورثُ؛ ما جماعت پيغمبران را ميراث نباشد، ما تَرَكناهُ صَدَقة؛ آنچه ما رها كنيم صدقه بود. ۲

فضيلت آية الكرسى

راوى خبر گويد كه : جماعتى صحابه در مسجد رسول صلى الله عليه و آله نشسته بودند، و ذكر فضايل قرآن مى كردند كه : كدام آيه فاضل تر است؟ يكى مى گفت : آخر براءت، و

1.همان، ج ۱۸، ص ۳۹.

2.همان، ج ۱۲، ص ۲۱۴.


ابوالفتوح رازي
214

نجويد پاى نپويد، و تا او نپذيرد دست نگيرد، او اميرى امين است و صاحب اقطاعى مطاع است، چون او را در صدر ملك بنشاندم، از ديده تو او را ديده بانى كردم، و از گوش تو جاسوسى ساختم او را، و از زبان تو صاحب خبرى و ترجمانى، و از دست تو خدمت گزارى، و از پاى تو بَريدن. او پادشاه و اينان رعيت، او امير و اينان حَشَم، او پيشوا و اينان متابع.
حق تعالى از حكمت خود روا نداشت كه هفت عضو تو بى رئيسى بگذارد، كى روا دارد كه هفت اقليم بى امامى رها كند! زمانه را امام بايد و رعيت را راعى، و گوسفند را شبان، و تو مكلف به آن كه بشناسى كه [از] اصول اسلامى اصلى است، و از قواعد ايمان قاعده، مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِتَةً جاهليّيةً، چنين فرمود صلى الله عليه و آلهكه : هركس كه بميرد و امام زمانه را نشناسد مردن او زمان جاهليان باشد كه نه در اسلام بودند. ۱

غيبت

ابوهريره گويد : رسول صلى الله عليه و آله را پرسيدند كه غيبت چه باشد؟ گفت : آن كه كسى را چيزى گويى كه او از آن كراهت باشد، اگر آن چيز در او باشد، غيبت باشد، و اگر در او آن چيز نبود بُهتان بود.
معاذ بن جبل گفت : با رسول صلى الله عليه و آله بودم حديث مردى فرا رسيد. حاضران گفتند كه او مردى است كه [آن] خورد كش دهند و آن گه برنشيند و كش بر نشانند، رسول صلى الله عليه و آلهگفت : غيبت كردى آن مرد را. گفتند : يا رسول اللّه ! اين غيبت باشد كه ما در او چيزى گوييم كه در او باشد؟ گفت : بس است شما را بزه آن كه از برادرتان گويى كه در او باشد.

1.همان، ج ۴، ص ۱۷۰.

  • نام منبع :
    ابوالفتوح رازي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 160699
صفحه از 256
پرینت  ارسال به