219
ابوالفتوح رازي

تو كنم از آنچه در دست گرفتى، و دستگاه تو كنم از آنچه بر دست گرفتى، تا تكليف من اين جا شعارت باشد و نامه من اين جا نهنده وقارت باشد و رحمت اين جا و آن جا نثارت باشد. ۱

كرم رسول خدا صلى الله عليه و آله

مردى را پيش رسول آوردند اسير، او را ابواُمامه گفتند. سيد يمامه بود. رسول صلى الله عليه و آلهاو را گفت : يا اسلام آر يا خويشتن باز خر، يات بكشم يا آزادت كنم، گفت : يا محمد! اگر بكشى، مردى بزرگ را كشته باشى، و اگر فدا ستانى بزرگى را ستده باشى، و اگر آزاد كنى هم چنين، و اما اسلام نخواهم. رسول صلى الله عليه و آله گفت : بزرگى، آزادت كردم. چون اين بشنيد، گفت : اَشهَدُ اَنْ لا الهَ اِلاّ اللّه وَانَّكَ رَسولُ اللّهِ، كرم تو دليل مى كند كه تو پيغامبر خدايى، و برخاست و با يمامه شد و طعام مكه را ماده از يمامه باشد، و طعام از اهل مكه منع كرد، گفت : طعام ندهم شما را تا ايمان نيارى و ايشان هنوز با رسول به جنگ بودند، نامه اى نوشتند به شكايت او به رسول صلى الله عليه و آله رسول گفت : يا اباامامه! طعام از ايشان منع مكن، او به قول رسول ايشان را طعام داد.

كسى كه خداى را عبادت كند از غير خداى نترسد.

در خبر است كه چون اميرالمؤمنين على برفت و عمرو عَبدود را بكشت و باز آمد، يكى از صحابه گفت : اَما خِفْتَهُ حِينَ بارَزْتَهُ؛ از او نترسيدى چون به مبارزت او رفتى؟ گفت : وَكَيفَ يَخافُ سِوَى اللّهِ منْ لم يَعْبُدْ سِواهُ طَرْفَةَ عَيْنٍ؛ گفت : چگونه ترسد از جز خداى آن كه جز خداى را عبادت نكرده باشد يك طرفة العين. ۲

1.همان، ج ۷، ص ۳۰۷.

2.همان، ج ۱۸، ص ۲۷۱.


ابوالفتوح رازي
218

كاتب حسنات ـ كاتب سيئات

ابوامامه روايت كرد كه رسول صلى الله عليه و آله گفت : كاتب حسنات بر دستِ [راست] مرد باشد و كاتب سيئات بر دست چپ مرد، و كاتب حسنات امير است بر كاتب سيئات. چون مرد حسنتى بكند، كاتب حسنات يكى را ده بنويسد، و چون سيئتى بكند، كاتب سيئات خواهد كه بنويسد، كاتب دست راست گويد : رها كن او را باشد كه پشيمان شود [و ]استغفارى كند. يك دو ساعت رها نكند، كه بنويسد تا هفت ساعت، آن گه يكى را يكى بنويسد. ۱

كتاب من، تكليف من بر تو. رحمت من براى تو

سليمان آصف را گفت : نامه بنويس به بلقيس. بنوشت اِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَاِنَّهُ بِسمَ اللّه الرّحمن الرّحيم، به هدهد داد و ببرد و بيانداخت. او برداشت و برخواند و پيش تخت سليمان آمد و اسلام آورد و گردن نهاد. آن جا كه املا كننده سليمان بود و نويسنده آصف و برنده هدهد و خواننده بلقيس، چندان كرامت پديد آمد كه هفتاد ساله كفر بلقيس ناچيز شد، چه عجب آن جا كه قلم قلمِ عنايت باشد و لوح لوحِ رعايت باشد مداد از خزانه هدايت رحمت باشد. املا كننده مولى باشد، آرنده جبرئيل، خواننده محمد مصطفى صلى الله عليه و آله كه چندانى كرامت پديد آيد كه هفتاد ساله وسوسه بلقيس باطل شود. نوشته من سه است : يكى كتاب من، يكى تكليف من است بر تو، و يكى رحمت من است بر تو، آنچه كتاب من است در دست گرفتى و آنچه تكليف من است بر دست گرفتى. لاجرم آنچه رحمت من است دست مزد

1.همان، ج ۱۸، ص ۶۶ .

  • نام منبع :
    ابوالفتوح رازي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 160670
صفحه از 256
پرینت  ارسال به