231
ابوالفتوح رازي

صاحبش با خود ببرد، يعنى خداى تعالى آن طعام كه او را داده باشد كفّارت گناه ميزبانش كند.

مؤمن جز از خداى نترسد

ابراهيم ادهم گفت : سالى به حج تمتع مى رفتم منقطع شدم، در راه شخصى سياه منكر را ديدم؛ از او بترسيدم، او را گفتم : اَجِنّىٌ اَنْتَ اَمْ اِنِسىٌّ؛ تو پريى يا آدمى؟ مرا گفت : تو مؤمنى يا كافرى؟ گفتم : مؤمنم. گفت : دروغ مى گويى، اگر مؤمن بوديى جز از او نترسيدى. ۱

مؤمن و منافق

مردى به نزديك رسول آمد و گفت : يا رسول اللّه ! اِنّى اَخافُ اَنْ اَكُونَ مُنافقا؛ من مى ترسم كه منافق باشم. گفت : چون تنها باشى نماز كنى؟ گفت : بلى! گفت : برو كه منافق نه اى. و از جمله علامات كه فرق توان كرد به آن از ميان مؤمن و منافق يكى دوستى و دشمنى اميرالمؤمنين است چنان كه در اخبار متظاهر متواتر است عَن زِرّ بن حُبَيش عَنِ الجارود عَنِ الحارثِ الهَمْدانى و جز ايشان كه گفتند : از اميرالمؤمنين على شنيديم كه مى گفت بر منبر : اِنَّهُ لَعَهِدَ اِلَىَّ النَبىُّ الاُمّى اَنَّهُ لا يُحِبُّكَ اِلا مؤمِن وَلا يُبْغِضُكَ اِلاّ مُنافِقٌ، و در خبر ديگر : قضاءٌ قضاهُ اللّه تعالى على لسان النّبى الاُمّى اَنَّهُ لا يُحِبُّنى اِلاّ مؤمِنٌ ولا يُبغِضُنى اِلاّ مُنافِقٌ وَقَد خَابَ مَنِ افترى؛ گفت : حكمى است كه خداى تعالى كرد بر زبان پيغمبر امى كه مرا دوست ندارد الا مؤمنى، و دشمن ندارد الا منافقى و هركه دروغ گويد خايب و نوميد شود. ۲

1.همان، ج ۱۸، ص ۲۷۱.

2.همان، ج ۵، ص ۱۸۱.


ابوالفتوح رازي
230

اين مكر را وصف كرد به آن كه به حدّى است كه كوه از او زايل شود، على سَبيل التَوسُّعِ والمُبالَغَةِ [وَاِن كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزولَ مِنْهُ الجِبالُ]. ۱

منافق كيست؟

حسن بصرى گفت از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت : [سه خصلت آن است] كه هر كه در او حاصل باشد منافق بود و گرچه نماز كند و روزه دارد : چون حديث كند دروغ گويد، و چون وعده خلاف كند، و چون امانت به او دهند خيانت كند. ۲

منّت و آزار در عطا و بخشش شايسته نيست

زنى به نزديك اُسامه زيد آمد و گفت : [من] جعبه اى دارم تيرى چند در او، مرا ره نماى به مردى كه رفتن وى به جهاد براى خداى بود نه براى ريا، كه اين مجاهدان بيشتر براى آن مى روند تا از باغ هاى مردم ميوه خورند. اسامة بن زيد گفت : لا باركَ اللّهُ فيكِ وَلا فى جَعْبِتِكِ اَذَيْتِهِم قَبْلَ اَنْ اعْطَيتِهِم؛ پيش از آن كه بدادى ايذا كردى، خداى تعالى حرام كرد منت نهادن بر عطا، گفت : كس را نرسد كه منت نهد بر كسى در عطا، اين مرا رسيد كه بر بندگان خود منت نهم براى آن كه منت خلقان تكدير و تعيير باشد، و منت خداى تنبيه و تذكير باشد. ۳

مهمان نوازى

و رسول صلى الله عليه و آله گفت : مَن كانَ يؤمِنُ بِاللّهِ واليَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِم ضَيْفَهُ.
و رسول صلى الله عليه و آله گفت : مهمان چون درآيد با روزى خود آيد، و چون برود گناه

1.همان، ج ۱۱، ص ۲۹۴.

2.همان، ج ۴۷، ص ۳۹۴.

3.همان، ج ۴، ص ۵۰.

  • نام منبع :
    ابوالفتوح رازي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 148189
صفحه از 256
پرینت  ارسال به