پس از او معتصم و واثق نيز از وى پيروى كردند ؛ اما در زمان متوكل، وى نقش اساسى در پيروزى اهل حديث ـ كه در حدود يك قرن بعد به وسيله «ابوالحسن اشعرى» پايه كلامى يافت ـ داشت . در قرن چهارم هجرى جريان عمده ديگر كلامى كه از ميان اهل حديث برخاست و در مقابل معتزله قرار گرفت، مكتب «اشعرى» بود .
پيروزى مكتب اشعرى، در صحنه سياسى، براى جهان اسلام گران تمام شد . اين پيروزى، پيروزى جمود و قشرى گرى بر حريّت فكر بود . هر چند اشعريگرى و اعتزال مربوط به جهان تسنن است، ولى جهان تشيع نيز از برخى آثار جمود گرايى اشعرى بر كنار نماند. ۱
علاوه بر دو فرقه عمده كلامى ياد شده در حوزه اهل سنت، شيعه نيز داراى نظرگاه هاى كلامى خاص خود بوده است . اين درگيرى هاى عقيدتى و كلامى در رى نيز كه بخشى از جهان اسلام بود و از وقايع فرهنگى آن بى تأثير نمى ماند، منعكس شده بود . در دوران حكومت آل بويه كلام شيعه و معتزله در رى رونق يافت . ابن العميد و صاحب بن عبّاد، دو وزير دانشمند آل بويه ضد اشعرى بودند. از صاحب بن عبّاد نقل شده است كه : «اهل سواد رى در همه چيز با من موافقت كردند جز در مسئله خلق قرآن»؛ ليكن غزنويان و سلجوقيان به اشعريّه تمايل داشتند و همين امر مسائل و مشكلاتى را براى شيعيان و معتزله رى درآن دوران ايجاد كرد .
نزاع ها و درگيرى هاى فرقه اى آن قدر حادّ و شايع شده بود كه در بسيارى مواقع به مجلس شاهان و امرا نيز كشيده شده و در حضور آنها بحث و مناظره