95
ابوالفتوح رازي

الجنان را تكرار پنداشتند و اين گونه تصحيف از ناسخان بسيار اتفاق افتد كه كلمه غير مأنوس را به كلمه مأنوس تبديل مى كنند و از تكرار كلمه، هر چند لازم باشد، احتراز مى جويند و من خود از مكتوبات خويش بسيار ديده ام .
و در رجال ابو على مسمى به منتهى المقال در نام حسين بن على بن محمّد آن را روض الجنان و روح الجنان آورده است، به نقل از فهرست شيخ منتجب الدين و در باب كنى چون ذكر ابوالفتوح كرده روح الجنان و روح الجنان، به نقل از معالم العلماء ابن شهر آشوب، و در أمل الأمل همچنين به نقل از دو كتاب، و صحيح همان است كه در معالم العلماء گفته است و در فهرست شيخ منتجب الدين تصحيف راه يافته، چنان كه در بعضى نسخ آن اصلاً كلمه روح الجنان را حذف كرده و به روض الجنان اكتفا كردند و مقصود كاتب اين بوده كه لفظ جنان تكرار نشود، وظيفه اهل حديث آن است كه هر چه بينند، ـ مطابق همان نقل كنند و وظيفه اهل نظر و اجتهاد آن است كه به متقضاى قواعد تعادل و تراجيح، آن كه به نظرشان اقوى و اولى است، انتخاب نمايند و از آنچه گفتيم، سر آن كه در بعضى كتب معاصرين نام اين تفسير را روض الجنان نوشتند، معلوم شد .

تاريخ تأليف تفسير و علّت آن

درباره تاريخ تأليف تفسير اشارات صريحى در دست نيست بجز مطالبى كه در خود تفسير، در اثناى تفسير آيات، بچشم ميخورد و نام كسانى برده مى شود كه به قراين مى توان تاريخ تأليف تفسير را معلوم نمود .
مرحوم محمّد قزوينى طى بحثى مفصل آن را ميان سال هاى 510 تا 556 تعيين مى كند ۱ ؛ اما نفيسى در نقد نظر قزوينى متن اجازه اى را مورد استناد قرار مى دهد كه ابوالفتوح در ذى قعده 547 براى روايت تفسير خود به يكى از شاگردانش داده

1.خاتمة الطبع، ص ۶۳۱ ـ ۶۳۸ .


ابوالفتوح رازي
94

پس از آن نيز تفسيرهايى مانند : تفسير پاك، تفسير معروف به كيمبريج، تفسير شُنقشى، تفسير بر عشرى از قرآن مجيد، ترجمه قرآن رى، تاج التراجم شهفور اسفراينى و تفسير سور آبادى و در آغاز سده ششم هجرى تفسير كشف الاسرار و عدّة الابرار را، خوشبختانه در دست داريم كه همچون تفسيرهاى گرانقدر «طبرى» و «ابوالفتوح» از حوادث زمانه به سلامت رهيده و به دست ما رسيده است .
پژوهشيانى كه در مورد تفسير «ابوالفتوح رازى» تحقيق كرده اند، در نامى كه مفسّرْ خود بر آن نهاده است، اختلاف نظر دارند . بعضى گفته اند: ابوالفتوح رازى اين تفسير را روح الجنان و روح الجنان ناميده است، چنان كه در بسيارى از نسخه هاى قديمى اين تفسير، اين نام وجود دارد .
ميرزا ابوالحسن شعرانى در مقدمه تفسير ابوالفتوح ـ كه با تصحيح و حواشى وى چاپ شده است ـ در اين باره چنين مى نويسد:
و روح الجنان است يعنى نسيم خوش بهشت و جان دل . و چون بى شكل و إعراب نويسيم دو كلمه مشابه باشند و در آن توهم تكرار رود و اين جناسى شيرين و صنعتى دلنشين است از صنايع بديع كه آن مرد اديب و با ذوق چنين نام عجيب براى اين تفسير عجيب برگزيده است و سليقه به كار برده نظير آن كه تأليفى ديگر كرده است در شرح شهاب الاخبار به نام روح الاحباب و روح الالباب يعنى خوشى و آسايش دوستان و جان خردها، و روح اول در نام هر دو كتاب به فتح راء است و سكون واو هم به معنى آسايش آمده است و هم به معنى باد نرم و روح دويم به ضم راء به معنى جان است و جنان اول بكسر جيم جمع جنّة و جنان دويم بفتح جيم به معنى دل و به تصرف بعض ناسخان نام تفسير در بعض كتب تصحيف شده و روض الجنان نوشتند؛ چون از لطف اين جناس بى خبر بودند و روح

  • نام منبع :
    ابوالفتوح رازي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 160782
صفحه از 256
پرینت  ارسال به