احاديث خيالي يا شواهد خيالي - صفحه 133

و 349 و... و مواردى كه پيش از اين گذشت، صحت اين مطلب روشن مى گردد.
همچنين در موارد زيادى كه مختار طبرى غير از مروى عن ابى جعفر و يا ابى عبداللّه عليه السلاماست، باز شيخ طوسى به آن هم اشاره مى كند . ۱ مواردى هم وجود دارد كه شيخ طوسى مختار، خود را مى گويد ، بدون آن كه به ابوجعفر يا ابى عبداللّه سخنى را نسبت دهد و سپس اشاره مى كند كه مختار طبرى هم همين است. ۲ و در برخى موارد تصريح مى كند: مختار طبرى غير از مختار ماست. ۳ موارد زيادى هم وجود دارد كه اساسا متعرض به مختار طبرى نمى شود.
با رجوع به موارد مذكور، اين نتايج به دست مى آيد: اولاً مختار طبرى در تفسير التبيان با نام «الطبرى» آمده است و ثانيا مطابقت قول «ابى جعفر» در تفسير التبيان با «طبرى» نمى تواند شاهد بر اين باشد كه مراد از «ابى جعفر»، طبرى است، زيرا اگر مراد از «ابى جعفر» همان طبرى باشد. آوردن اختيار «الطبرى» در پيش و پس آن لغو و بيهوده خواهد بود.
7 . مؤلف مدعى است:
گمان مى رود كه تفسير الطبرى در نزد صاحب مجمع البيان نبوده تا بتواند به آراى طبرى اشراف پيدا كند، لذا همين امر باعث شده است كه پى نبرد كه مراد از «ابى جعفر» در تفسير التبيان همان «طبرى» است.
در پاسخ مى گوييم: اين كه تفسير الطبرى در نزد صاحب مجمع بوده و يا نه نيازمند كاوشى گسترده و جداگانه در تفسير مجمع البيان است، ولى حتى با اثبات اين كه تفسير الطبرى در نزد صاحب مجمع البيان نبوده باشد ، باز هم ادعاى مؤلف را ثابت نمى كند؛ زيرا همان گونه كه گذشت ، موارد زيادى هست كه در تفسير التبيان مختار طبرى در پيش و پس از «قول ابى جعفر» ذكر شده است كه طبرسى در مجمع البيان آنها را آورده است. همين مقدار براى صاحب مجمع كافى بود تا پى ببرد كه مراد از «ابى جعفر»، «طبرى» نيست.
8 . مؤلف مدعى است كه اگر مراد از «ابى جعفر» امام باقر عليه السلام باشد، بايد روايت مذكور در منابع روايى آورده مى شد و اگر چنين روايتى بود ، بايد در تفسير نور الثقلين ـ كه جامع احاديث تفسيرى است ـ ذكر مى شد، و چون نبوده پس در تفسير نور الثقلين هم نيامده است اين خود شاهدى است بر اين كه مراد از اقوال منسوب به «ابى جعفر» همان قول «طبرى» است نه امام باقر عليه السلام. در پاسخ مى گوييم: اولاً موارد زيادى وجود دارد كه قول ابى جعفر با قول

1.تفسير التبيان، ج ۲، ص ۱۱۲ و ۲۴۸ و ۳۷۵.

2.تفسير التبيان، ج ۲، ص ۱۰۷ و ج ۳، ص ۱۳۲ و ۴۵۱ .

3.تفسير التبيان، ج ۳، ص ۲۹۴ و ۴۳۵ .

صفحه از 147