احاديث خيالي يا شواهد خيالي - صفحه 136

ديگر بر اين كه مراد از «ابوجعفر» امام باقر عليه السلام است ، نه «طبرى» ، اين است كه در همين آيه مى نويسد:
اختلف اهل العلم فيما نسخ من هذه الآية بعد اجماعهم على أن منها منسوخا. ۱
يعنى علماى اجماع دارند كه آيه نسخ شده است ، ولى ميان آنان اختلاف است كه آيا كلّ آيه نسخ شده يا بعضى از قسمتهاى آيه نسخ شده و در مورد آن بعضى قسمتهاى آيه هم اختلاف است كه كدام قسمت آن نسخ شده است. سپس مى نويسد:
1) بعضى گفته اند كه تمام آيه نسخ شده است. و از عام و مجاهد و شعبى و قتادة و ضحاك و حبيب بن ابى ثابت و ابن زيد نقل مى كند قائل به آن هستند. 2) بعضى گفته اند كه از اين آيه قسمت: ولا الشهر الحرام ولا الهدى ولا القلائد ولا آمين البيت الحرام، نسخ شده است. و از ابن ابى عروبة وقتاده وابن عباس نقل مى كند كه «آمين البيت الحرام» آيه نسخ شده است. و از سدى نقل مى كند كه ولا الهدى ولا القلائد ولا آمين البيت الحرام آن نسخ شده است. 3) بعضى ديگر گفته اند: فقط «القلائد» نسخ شده است و از مجاهد نقل مى كند كه قائل به آن است. و سپس مى نويسد: واولى الاقوال فى ذلك بالصحة قول من قال: نسخ اللّه من هذه الآيه قوله: ولا الشهر الحرام ولا الهدى ولا القلائد ولا آمين البيت الحرام. لاجماع الجميع على أن اللّه قد احلّ قتال اهل الشرك فى الاشهر الحرم وغيرها من شهور السنة كلها. ۲
ملاحظه مى شود مختار طبرى قول دوم است و دليلش هم اجماع جميع علماست بر حليت جنگ با مشركان در ماههاى حرام و غير حرام؛ ولى شيخ طوسى مى نويسد:
اجمعوا على انه نسخ من حكم هذه الآية شى ء إلاّ ابن جريج فانه قال: لم ينسخ منها شى ء لانه لايجوز أن يبتدأ المشركون فى أشهر الحرم بالقتال إلاّ إذا قاتلوا، وهو المروى عن ابى جعفر عليه السلام .
همان گونه كه ملاحظه مى شود مروى از ابى جعفر اين است كه اين آيه نسخ نشده است؛ زيرا جنگ ابتدايى با مشركان در ماههاى حرام جايز نيست . بنابراين، نتيجه گرفته مى شود كه مراد از اين ابى جعفر هم در اين آيه، طبرى نيست ، بلكه امام باقر(ع) است.
با دقت در تفسير اين آيه ملاحظه مى شود كه در يك آيه، سه بار قول ابى جعفر را شيخ طوسى نقل كرده است و در دو مقام مختار طبرى با قول ابى جعفر متفاوت است و در يك مقام قول طبرى با قول ابى جعفر مطابق است؛ بنابراين كه بگوييم طبرى نسبت «قيل» را اختيار كرده باشد ، ولى مؤلف حديثهاى خيالى فقط متعرض مقامى شده است كه مختار طبرى با قول ابى جعفر مطابق است و آن را شاهدى بر مدعايش قرار داده است؟! و يك شاهد خيالى ديگرى بر شواهدش افزوده است.

1.تفسير الطبرى ، ج ۶، ص ۸۰ .

2.تفسير الطبرى، ج ۶، ص ۸۳ .

صفحه از 147