اُصول آل الرسول (قواعد اصول فقه در احاديث كتاب«فروع الكافي» - صفحه 27

219. ج 7، ص 90: فيه الاجماع. و فيه ان اصحاب زمن الأئمة كانوا يعملون بظواهر الكتاب.
220. ج 7، ص 91، حديث دوم: فيه لزوم التأسّى.
221. ج 7، ص 93، حديث هفتم: فيه افتاء زرارة بظاهر الكتاب و تقرير الامام له.
222. ج 7، ص 94، حديث سوم: فيه قلّه التقية فى أخبار زرارة.
223. ج 7، ص 94، حديث سوم: أيضاً فيه ان زرارة كان يرى حجيّة الشهرة.
224. ج 7، ص 104، حديث هفتم: فيه الاجماع أو الشهرة.
225. ج 7، ص 105: فيه الاجماع.
226. ج 7، ص 115: فيه الاجماع.
227. ج 7، ص 142: فيه الاجماع.
228. ج 7، ص 157، حديث اوّل: فيه حجيّة ما فى الشرع السابق ما لم ينسخ.
229. ج 7، ص 158، حديث سوم: كسابقه، و فيه مقتضى الأصل (شايد و فيه معنى الاصل باشد).
230. ج 7، ص 369، حديث اوّل: فيه دلالة على أن ما فى الشرع السابق يجرى فى شرعنا.

چند يادآورى

يك. مرحوم مير سيدمحمّد هاشم خوانسارى گفته است كه عدد اين احاديث حدود پنج هزار است، اما همان طور كه پيش تر گفتيم، عدد احاديثى كه مرحوم سيّد عبداللّه شبّر و مرحوم شيخ حرّ عاملى در اين باره گردآورى كرده اند، تقريباً يك چهارم آن است.
ظاهراً اين تفاوت، نه به خاطر آ است كه مصادرى كه در اختيار مرحوم خوانسارى بوده چند برابر مصادر آنان بوده است، بلكه دقّت و مهارت فوق العاده مرحوم خوانسارى موجب شده كه از مدلولات التزامى هم بهره برده و به مواردى كه مورد غفلت آن بزرگواران قرار گرفته، توجّه داشته باشد.
دو. گويا مرحوم خوانسارى(ره) در صدد پاسخ به اخبارى ها ـ كه مى گويند مباحث اصول فقه از علماى سنّى گرفته شده ـ بوده و خواسته اثبات كند كه قواعد اصول فقه نيز ريشه در كتاب و سنّت داردو اخبارى ها هم بايد به آن عمل نمايند.
سه. در اين كتاب، قواعد اصول فقه مقصود بوده، نه قواعد فقه و يا اعم از هر دو. اگر گاه گاهى به مطلبى فقهى يا غيره اشاره شده، استطرادى است.

صفحه از 27