29
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1

۷.حكيم بن سعد:نزد امّ سلمه از على بن ابى طالب نام برديم. امّ سلمه گفت: آيه: «إنّما يريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أهْلَ البيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطْهيراً» درباره او نازل شده است. امّ سلمه گفت: پيامبر اكرم به خانه من آمد و گفت: به هيچ كس اجازه دخول نده. پس فاطمه آمد و من نتوانستم مانع از رفتن او نزد پدرش شوم. به دنبال او حسن آمد و نتوانستم از رفتن او نزد جدّ و مادرش جلوگيرى كنم، سپس حسين آمد و جلوى او را نيز نتوانستم بگيرم. همه آنها بر گليمى گرد پيامبر حلقه زدند و پيامبر خدا عبايى را كه بر دوش داشت بر آنها افكند و سپس فرمود: اينان اهل بيت من هستند، خدايا هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان، پس هنگامى كه بر گليم حلقه زده بودند اين آيه نازل شد. امّ سلمه مى گويد: عرض كردم يا رسول اللّه ! من چه؟
او [امّ سلمه] مى گويد: به خدا قسم پيامبر نفرمود آرى، بلكه گفت: تو به سوى خير، روانى.

۸.شهر بن حوشب به نقل از امّ سلمه:پيامبر عبايى بر على، حسن، حسين و فاطمه افكند و سپس فرمود: بار خدايا! اينان اهل بيت و خواصّ من هستند، خدايا هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان. امّ سلمه گفت: آيا من از ايشانم؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تو به سوى نيكى و خير هستى.

۹.شهر بن حوشب به نقل از امّ سلمه:فاطمه دخت پيامبر نزد رسول اللّه آمد در حالى كه حسن و حسين را بغل كرده بود و قابلمه اى كاچى براى حسن در دست داشت تا اين كه آن را نزد پيامبر آورد و چون آن را در برابر پيامبر نهاد پيامبر به او گفت: ابوالحسن كجاست؟ عرض كرد: در خانه است، پس پيامبر او را نيز دعوت كرد و پيامبر به همراه على، فاطمه، حسن و حسين نشستند و به خوردن مشغول شدند. امّ سلمه مى گويد: تا پيش از اين روز هرگز سابقه نداشت كه پيامبر غذايى بخورد و من نزد او نباشم و مرا نزد خود نخواند. پس چون از خوردن فارغ شد جامه خود را دور آنها پيچيد و سپس فرمود: خدايا! با هر كه با ايشان دشمنى ورزد، دشمنى ورز و هركس را كه آنها را دوست دارد، دوست بدار.


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
28

۷.حَكيمُ بنُ سَعدٍ :ذَكَرنا عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ رضى الله عنهعِندَ اُمِّ سَلَمَةَ ، قالَت : فيهِ نَزَلَت : «إنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطهيرًا» .
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ : جاءَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله إلى بَيتي ، فَقالَ : لا تَأذَني لِأَحَدٍ ، فَجاءَت فاطِمَةُ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَها عن أبيها ، ثُمَّ جاءَ الحَسَنُ ، فَلَم أستَطِع أن أمنَعَهُ أن يَدخُلَ عَلى جَدِّهِ واُمِّهِ ، وجاءَ الحُسَينُ ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَهُ ، فَاجتَمَعوا حَولَ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله عَلى بِساطٍ ، فَجَلَّلَهُم نَبِيُّ اللّهِ بِكِساءٍ كانَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : هؤُلاءِ أهلُ بَيتي ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهيرًا ، فَنَزَلَت هذِهِ الآيَةُ حينَ اجتَمَعوا عَلَى البِساطِ .
قالَت : فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، وأنَا ؟ قالَت : فَوَاللّهِ ما أنعَمَ ، وقالَ : إنَّكِ إلى خَيرٍ ۱ .

۸.شَهرُ بنُ حَوشَبٍ عَن اُمِّ سَلَمَةَ :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله جَلَّلَ عَلى عَلِيٍّ وحَسَنٍ وحُسَينٍ وفاطِمَةَ كِساءً ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَيتي وخاصَّتي ، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهيرًا . فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ : وأنَا مِنهُم ؟ قالَ : إنَّكِ إلى خَيرٍ ۲ .

۹.شَهرُ بنُ حَوشَبٍ عَن اُمِّ سَلَمَةَ :جاءَت فاطِمَةُ بِنتُ النَّبِيِّ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مُتَوَرِّكَةً الحَسَنَ والحُسَينَ ، في يَدِها بُرمةٌ لِلحَسَنِ فيها سَخينٌ ، حَتّى أتَت بِهَا النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله ، فَلَمّا وَضَعَتها قُدّامَهُ قالَ لَها : أينَ أبُو الحَسَنِ ؟ قالَت : فِي البَيتِ ، فَدَعاهُ فَجَلَسَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله وعَلِيٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَينُ يَأكُلونَ .
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ : وما سامَنِيَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله وما أكَلَ طَعامًا قَطُّ إلاّ وأنَا عِندَهُ إلاّ سامَنيهِ قَبلَ ذلِكَ اليَومِ ـ تعني ب «سامني» : دعاني إليه ـ فَلَمّا فَرَغَ التَفَّ عَلَيهِم
بِثَوبِهِ ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ عادِ مَن عاداهُم ، ووالِ مَن والاهُم ۳ .

1.تفسير الطبريّ : ۱۲ / الجزء ۲۲ / ۸ .

2.مسند ابن حنبل : ۱۰ / ۱۹۷ / ۲۶۶۵۹ ، سنن الترمذيّ : ۵ / ۶۹۹ / ۳۸۷۱ وفيه «أنا معهم يا رسول اللّه ؟» ، مسند أبي يعلى : ۶ / ۲۹۰ / ۶۹۸۵ ، تاريخ دمشق «ترجمة الإمام الحسين عليه السلام» : ۶۲ / ۸۸ ، تاريخ دمشق «ترجمة الإمام الحسن عليه السلام» : ۶۵ / ۱۱۸ وفي الثلاثة الأخيرة «حامّتي» بدل «خاصّتي» .

3.مسند أبي يعلى : ۶ / ۲۶۴ / ۶۹۱۵ ، مجمع الزوائد : ۹ / ۲۶۲ / ۱۴۹۷۱ .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 130300
صفحه از 543
پرینت  ارسال به