299
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1

۴۵۳.امام صادق عليه السلام :من فرزند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هستم. من از كتاب خدا آگاهى دارم؛ كتابى كه آغاز آفرينش و آن چه تا روز رستاخيز وجود مى يابد و خبر از آسمانها وزمين وبهشت ودوزخ وخبر از گذشته و حال در آن نهفته است. اينها را مانند كف دستم مى شناسم. خداوند مى فرمايد: «تِبْيانُ كُلِّ شى ءٍ» .

۴۵۴.امام رضا عليه السلام :آيا چنين نيست كه خداوند مى فرمايد: «او داناى غيب است و غيب خود را بر هيچ كس آشكار نمى سازد، مگر بر آن پيامبرى كه از او خشنود باشد» و پيامبر صلى الله عليه و آله ، نزد خدا برگزيده است و ما وارثان پيامبرى هستيم كه خداوند او را بر هر چه از غيبش بخواهد آگاه مى كند و او ما را از آن چه بوده و تا روز رستاخيز خواهد بود آگاه كرده است.

۴۵۵.عبداللّه بن محمّد هاشمى:روزى بر مأمون وارد شدم. او مرا نشاند و هر كه را نزد او بود بيرون كرد، سپس دستور داد خوراك بياورند و با هم غذايى خورديم و عطر زديم، سپس دستور داد پرده اى بياويزند، پرده آويخته شد. او به يكى از كسانى كه در اين سوى پرده بودند روى كرد و گفت: براى آن كه در توس خفته، براى ما مرثيه اى نخواندى. در اين هنگام من شروع كردم و چنين خواندم:
سيراب باد توس و آن كه در آن اقامت دارد
از خاندان مصطفى است كه براى ما اندوه را بگذارده است
عبداللّه مى گويد: او گريست و به من گفت: اى عبداللّه ! آيا خانواده من و خانواده تو مرا مى نكوهند كه امام رضا را به رياست منصور كردم؟! به خدا سوگند، به تو حديثى مى گويم كه از آن شگفت زده مى شوى. روزى خدمت حضرت رسيدم و عرض كردم: فدايت گردم، پدران تو موسى بن جعفر و جعفر بن محمّد و محمّد بن على و على بن الحسين از آن چه بود و تا روز قيامت خواهد بود آگاهى داشتند و تو جانشين و وارث ايشان هستى و علم آنها نزد توست. اينك مرا به تو نيازى افتاده است. حضرت فرمود: نيازت را بگو. عرض كردم: اين «زاهريه» دل مرا ربوده است و هيچ يك از كنيزكانم را بر او مقدّم نمى دارم. او بارها از من حامله شده است ولى هر بار جنين را سقط مى كند. او هم اينك بار ديگر حامله است. مرا به راهى رهنمون كن كه او را درمان كند و سلامت خويش بازيابد. حضرت فرمود: از سقط آن نترس، او سلامت خود را مى يابد و كودكى مى زايد كه شبيه ترين مردم به مادر خود است و در دست راستش انگشت كوچك زايدى دارد كه آويزان نيست و در پاى چپش انگشت كوچك زايدى دارد كه آن هم آويزان نيست. با خود گفتم: گواهى مى دهم كه خداوند بر هر چيزى تواناست. زاهريه همان گونه كه [امام] رضا براى من توصيف كرده بود فرزندى به دنيا آورد كه شبيه ترين مردم به مادر خود بود و در دست راستش انگشت كوچك زايدى بود كه آويزان نبود، چنان كه در پاى چپش نيز انگشت كوچك زايدى داشت كه آويزان نبود، پس چه كسى مرا براى منصوب كردن او به رياست او مى نكوهد؟!


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
298

۴۵۳.الإمام الصادق عليه السلام :قَد وَلَدَني رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله وأنَا أعلَمُ كِتابَ اللّهِ وفيهِ بَدءُ الخَلقِ ، وما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ ، وفيهِ خَبَرُ السَّماءِ وخَبَرُ الأَرضِ ، وخَبَرُ الجَنَّةِ وخَبَرُ النّارِ ، وخَبَرُ ما كانَ (وخَبَرُ) ما هُوَ كائِنٌ ، أعلَمُ ذلِكَ كَما أنظُرُ إلى كَفّي ، إنَّ اللّهَ يَقولُ : فيهِ تِبيانُ كُلِّ شَيءٍ ۱ .

۴۵۴.الإمام الرضا عليه السلام :أوَلَيسَ اللّهُ يَقولُ : «عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلى غَيبِهِ أحَدًا * إلاّ مَنِ ارتَضى مِن رَسولٍ۲» ؟ فَرَسولُ اللّهِ عِندَ اللّهِ مُرتَضىً ، ونَحنُ وَرَثَةُ ذلِكَ الرَّسولِ الَّذي أطلَعَهُ اللّهُ عَلى ما شاءَ مِن غَيبِهِ ، فَعَلَّمَنا ما كانَ وما يَكونُ إلى يَومِ القِيامَةِ ۳ .

۴۵۵.عَبدُ اللّهِ بنُ مُحَمَّدٍ الهاشِمِيُّ :دَخَلتُ عَلَى المَأمونِ يَومًا ، فَأَجلَسَني وأخرَجَ مَن كانَ عِندَهُ ، ثُمَّ دَعا بِالطَّعامِ فَطَعِمنا ، ثُمَّ طَيَّبَنا ، ثُمَّ أمَرَ بِسِتارَةٍ فَضُرِبَت، ثُمَّ أقبَلَ عَلى بَعضِ مَن كانَ فِي السِّتارَةِ فَقالَ : بِاللّهِ لَمّا رَثَيتَ لَنا مَن بِطوسَ ! فَاَ?َذتُ أقولُ :

سَقيًا بِطوسِ ومَن أضحى بِها قَطَنا۴مِن عِترَةِ المُصطَفى أبقى لَنا حَزَنًا
قالَ : ثُمَّ بَكى وقالَ لي : يا عَبدَ اللّهِ ، أيَلومُني أهلُ بَيتي وأهلُ بَيتِكَ أن نَصَبتُ أبَا الحَسَنِ الرِّضا عَلَمًا ؟! فَوَاللّهِ لاَُحَدِّثُكَ بِحَديثٍ تَتَعَجَّبُ مِنهُ . جِئتُهُ يَومًا فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنَّ آباءَكَ موسَى بنَ جَعفَرٍ ، وجَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ ، ومُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ ، وعَلِيَّ بنَ الحُسَينِ كانَ عِندَهُم عِلمُ ما كانَ وما هُوَ كائِنٌ
لى يَومِ القِيامَةِ ، وأنتَ وَصِيُّ القَومِ ووارِثُهُم ، وعِندَكَ عِلمُهُم ، وقَد بَدَت لي إلَيكَ حاجَةٌ . قالَ : هاتِها ، فَقُلتُ : هذِهِ الزّاهِرِيَّةُ خطتني ۵ ، ولا اُقَدِّم عَلَيها مِن جَوارِيَّ ، قَد حَمَلَت غَيرَ مَرَّةٍ وأسقَطَت ، وهِيَ الآنَ حامِلٌ ، فَدُلَّني عَلى ما تَتَعالَجُ بِهِ فَتَسلَمُ ، فَقالَ : لا تَخَف مِن إسقاطِها ، فَإِنَّها تَسلَمُ وتَلِدُ غُلامًا أشبَهَ النّاسِ بِاُمِّهِ ، ويَكونُ لَهُ خِنصِرٌ زائِدَةٌ في يَدِهِ اليُمنى لَيسَت بِالمُدَلاّةِ ، وفي رِجلِهِ اليُسرى خِنصِرٌ زائِدَةٌ لَيسَت بِالمُدَلاّةِ . فَقُلتُ في نَفسي : أشهَدُ أنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ .
فَوَلَدَتِ الزّاهِرِيَّةُ غُلامًا أشبَهَ النّاسِ بِاُمِّهِ ، في يَدِهِ اليُمنى خِنصِرٌ زائِدَةٌ لَيسَت بِالمُدَلاّةِ ، وفي رِجلِهِ اليُسرى خِنصِرٌ زائِدَةٌ لَيسَت بِالمُدَلاّةِ ، عَلى ما كانَ وَصَفَهُ لِيَ الرِّضا ، فَمَن يَلومُني عَلى نَصبي إيّاهُ عَلَمًا ؟ ! ۶ .

1.الكافي : ۱ / ۶۱ / ۸ ، بصائر الدرجات : ۱۹۷ / ۲ ، ينابيع المودّة : ۱ / ۸۰ / ۲۰ كلّها عن عبد الأعلى بن أعين ، وراجع تفسير العيّاشيّ : ۲ / ۲۶۶ / ۵۶ .

2.الجنّ : ۲۶ و ۲۷ .

3.الخرائج والجرائح : ۱ / ۳۴۳ عن محمّد بن الفضل الهاشميّ .

4.أي أقام به وتوطنّ (لسان العرب : ۱۳ / ۳۴۳) .

5.كذا في عيون أخبار الرضا عليه السلام ، والصحيح «حَظِيَّتي» كما في الغيبة للطوسيّ . يقال : حَظِيت المرأة عند زوجها ... : أي سَعِدت ودنت من قلبه وأحبّها (لسان العرب : ۱۴ / ۱۸۵) .

6.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ۲ / ۲۲۳ / ۴۳ ، الغيبة للطوسيّ : ۷۴ / ۸۱ عن محمّد بن عبد اللّه بن الحسن الأفطس ، المناقب لابن شهرآشوب : ۴ / ۳۳۳ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 130134
صفحه از 543
پرینت  ارسال به