433
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1

۶۷۲.ابراهيم بن سعد:على بن الحسين عليه السلام در حالى كه جماعتى نزد او بودند، صداى عزادارى از خانه خود شنيد، به منزل خود رفت و سپس به مجلس بازگشت. به ايشان عرض شد: آيا اين شيون از خبر مرگ كسى بود؟ فرمود: آرى. حاضران او را تسليت دادند و از شكيبايى او شگفت زده شدند. امام عليه السلامفرمود: ما خاندانى هستيم كه در آن چه دوست مى داريم، از خدا فرمان مى بريم و در آن چه ناخوش مى داريم، سپاسش مى نهيم.

۶۷۳.امام باقر عليه السلام:خدا را در آن چه مى خواهيم مى خوانيم و اگر آن، بر ما افتد كه خوش نمى داريم، در آن چه خداوندعزّوجل خواسته است، به مخالفت برنمى خيزيم.

۶۷۴.علاء بن كامل:در خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه زنى از خانه حضرت عليه السلامفرياد زد. امام عليه السلام برخاست و سپس نشست و استرجاع گفت و به سخن خود بازگشت تا آن را به پايان بُرد، سپس فرمود: ما سلامتى را در جان و مال و فرزند دوست داريم، امّا آن گاه كه قضا واقع شود، ديگر آن چه را خداوند براى ما دوست ندارد، دوست نخواهيم داشت.

۶۷۵.قتيبة الاعشى:نزد امام صادق رفتم تا پسرش را عيادت كنم. حضرت عليه السلامرا بر درِ خانه ديدم غمگين و حزن آلود. عرض كردم: فدايت گردم، پسرك چگونه است؟ فرمود: به خدا، حالش خوب نيست، آن گاه به درون خانه رفت و ساعتى درنگ كرد و سپس بيرون آمد، در حالى كه چهره اى گشاده داشت و رنگ پريدگى و حزن از سيماى او رخت بر بسته بود.
[قتيبه] مى گويد: خيال كردم كودكش بهبود يافته است. عرض كردم: قربانت گردم، كودك چگونه است؟ فرمود: درگذشت. عرض كردم: قربانت گردم، چگونه است، آن گاه كه او زنده بود، تو غمگين و گرفته بودى و در اين لحظه، او مرده است، جز آن وضع را در تو مى بينم؟! امام عليه السلامفرمود: ما اهل بيت پيش از رسيدن مصيبت، ناله مى كنيم و هرگاه امر الهى واقع شد، به قضاى او خشنوديم و در برابر امرش تسليم.


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
432

۶۷۲.إبراهيمُ بنُ سَعدٍ :سَمِعَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ناعِيَةً في بَيتِهِ وعِندَهُ جَماعَةٌ ، فَنَهَضَ إلى مَنزِلِهِ ثُمَّ رَجَعَ إلى مَجلِسِهِ، فَقيلَ لَهُ : أمِن حَدَثٍ كانَتِ النّاعِيَةُ ؟ قالَ : نَعَم ، فَعَزَّوهُ وتَعَجَّبوا مِن صَبرِهِ ، فَقالَ : إنّا أهلُ بَيتٍ نُطيعُ اللّهَ فيما نُحِبُّ ، ونَحمَدُهُ فيما نَكرَهُ ۱ .

۶۷۳.الإمام الباقر عليه السلام :نَدعُو اللّهَ فيما نُحِبُّ ، فَاِءذا وَقَعَ الَّذي نَكرَهُ لَم نُخالِفِ اللّهَ عَزَّوجَلَّ فيما أحَبَّ ۲ .

۶۷۴.عَلاءُ بنُ كامِلٍ :كُنتُ جالِسًا عِندَ أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام فَصَرَخَت صارِخَةٌ مِنَ الدّارِ ، فَقامَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام ثُمَّ جَلَسَ فَاستَرجَعَ وعادَ في حَديثِهِ حَتّى فَرَغَ مِنهُ، ثُمَّ قالَ : إنّا لَنُحِبُّ أن نُعافى في أنفُسِنا وأولادِنا وأموالِنا ، فَإِذا وَقَع القَضاءُ فَلَيسَ لَنا أن نُحِبَّ ما لَم يُحِبَّ اللّهُ لَنا ۳ .

۶۷۵.قُتَيبَةُ الأَعشى :أتَيتُ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلامأعودُ ابنًا لَهُ ، فَوَجَدتُهُ عَلَى البابِ فَإِذا هُوَ مُهتَمٌّ حَزينٌ ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ، كَيفَ الصَّبِيُّ ؟ فَقالَ : وَاللّهِ إنَّهُ لِما بِهِ ، ثُمَّ دَخَلَ فَمَكَثَ ساعَةً، ثُمَ خَرَجَ إلَينا وقَد أسفَرَ ۴ وَجهُهُ وذَهَبَ التَّغَيُّرُوالحُزنُ.
قالَ : فَطَمِعتُ أن يَكونَ قَد صَلَحَ الصَّبِيُّ، فَقُلتُ : كَيفَ الصَّبِيُّ جُعِلتُ فِداكَ ؟ فَقالَ : وقَد مَضى لِسَبيلِهِ ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، لَقَد كُنتَ وهُوَ حَيٌّ مُهتَمًّا حَزينًا ، وقَد رَأَيتُ حالَكَ السّاعَةَ وقَد ماتَ، غَيرَ تِلكَ الحالِ، فَكَيفَ هذا ؟ فَقالَ : إنّا أهلَ البَيتِ إنَّما نَجزَعُ قَبلَ المُصيبَةِ ، فَإِذا وَقَعَ أمرُ اللّهِ رَضينا بِقَضائِهِ وسَلَّمنا لِأَمرِهِ ۵ .

1.حلية الأولياء : ۳ / ۱۳۸ ، تاريخ دمشق «ترجمة الإمام زين العابدين عليه السلام» : ۵۷ / ۸۸ ، كشف الغمّة : ۲ / ۳۱۴ عن الإمام الباقر عليه السلام .

2.حلية الأولياء : ۳ / ۱۸۷ عن عمرو بن دينار ، كشف الغمّة : ۲ / ۳۶۳ عن أحمد بن حمدون .

3.الكافي : ۳ / ۲۲۶ / ۱۳ .

4.أي أضاء وأشرق (لسان العرب : ۴ / ۳۶۹) .

5.الكافي : ۳ / ۲۲۵ / ۱۱ .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 116097
صفحه از 543
پرینت  ارسال به