۱۱۰۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :پنج نفرند كه من و هر پيامبر مستجاب الدعوه اى آنان را لعنت كرده ايم: كسى كه به كتاب خدا چيزى بيفزايد، كسى كه سنّت مرا فروگذارد، كسى كه تقدير خدا را باور نداشته باشد، كسى كه آن چه را خدا درباره عترتم حرام كرده، حلال شمارد و كسى كه غنايم را [كه حقّ همه مسلمانان است] به خود اختصاص دهد و آن را براى خود روا شمارد.
۱۱۱۰.زيد بن على از پدرش:عمربن خطاب در روز جمعه بر بالاى منبر خطبه مى خواند كه حسين بن على نزديك او رفت و گفت: از منبر پدرم فرود آى. عمر گريست و سپس گفت: راست گفتى فرزندم، اين منبر پدر توست، نه منبر پدر من. در اين هنگام على عليه السلام گفت: به خدا قسم، اين حرف را من به او ياد نداده بودم. عمر گفت: درست است؛ به خدا قسم كه من هم تو را متهم نكردم، اى ابوالحسن.
سپس از منبر پايين آمد و حسين را برداشت و بالاى منبر در كنار خود نشاند وآن گاه در حالى كه حسين عليه السلام در كنار او روى منبر نشسته بود، شروع به خطبه خواندن براى مردم كرد و سپس گفت: اى مردم، از پيامبرتان شنيدم كه مى فرمود: با حفظ عترت و ذريّه ام مرا حفظ كنيد. زيرا كه هركس با حفظ آنان مرا حفظ كند، خداوند او را محفوظ بدارد. هان! لعنت خدا بر كسى كه با آزردن آنان مرا بيازارد ـ و اين جمله را سه بار فرمود .
۱۱۱۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل بر يهود به شدت خشم گرفت، چون گفتند: عزير پسر خداست و بر نصارى به شدت خشم گرفت، چون گفتند: مسيح پسر خداست. و خشم خدا سخت باشد بر كسى كه با ريختن خون و آزردن عترت من، [در واقع] خون مرا بريزد و مرا بيازارد.
۱۱۱۲.ابو سعيد خدرى:در جنگ اُحد، هنگامى كه چهره پيامبر صلى الله عليه و آله شكاف برداشت و دندان پيشين آن حضرت شكست دستهايش را به آسمان برداشت و فرمود: خشم خدا سخت است بر يهود كه گفتند: عزير پسر خداست و خشم خدا سخت است بر نصارى كه گفتند: مسيح پسر خداست و خشم خدا سخت است بر كسى كه خون مرا بريزد و با آزردن عترتم، مرا بيازارد.