727
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2

۱۱۴۹.حبيب بن يسار:چون حسين بن على عليهماالسلام كشته شد، زيدبن ارقم به كنار در مسجد رفت وگفت: شمايان اين كار را كرديد؟! گواهى مى دهم كه شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: بار خدايا! من اين دو (حسن و حسين) و مؤمنان شايسته را به تو مى سپارم. به عبيداللّه بن زياد خبر دادند كه: زيد بن ارقم چنين و چنان گفته است. ابن زياد گفت: او پيرمردى است كه عقلش را از دست داده است.

۱۱۵۰.يعقوبىـ در بيان رحلت فاطمه عليهاالسلامـ : هنگامى كه فاطمه در بستر بيمارى افتاده بود، همسران رسول خدا و ديگر زنان قريش به عيادت او رفتند و گفتند: چگونه اى؟ فرمود: به خدا قسم، از دنياى شما بيزارم و از جدايى شما شادمان، خدا و رسول او را با درد دلهايى كه از شما دارم ملاقات مى كنم؛ زيرا نه حقّ من حفظ شد و نه عهدم رعايت شد و نه وصيت به گوش گرفته شد و نه حرمتم پاس داشته شد.

۱۱۵۱.امام حسين عليه السلام:چون فاطمه عليهاالسلام از دنيا رفت، اميرالمؤمنين عليه السلام او را مخفيانه به خاك سپرد و محل قبرش را ناپديد ساخت و سپس برخاست و رو به سوى قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله كرد و گفت: سلام من بر تو اى رسول خدا و سلام بر تو از جانب دخترت، همو كه اينك به ديدار تو آمده و از من جدا گشت و در آرامگاه تو در خاك خفت و خدا خواست كه زودتر به تو ملحق شود. يا رسول اللّه ، از فراق دخت برگزيده ات، صبرم كم شده است و از جدايى سرور زنان عالم، شكيباييم را از كف داده ام. امّا تأسى به سنّت تو و غم و دردى كه از فراقت كشيدم، باعث تسليت من (در مصيبت دخترت فاطمه) است. زيرا من خود تو را در لحد آرامگاهت نهادم و در حالى جان دادى كه سرت به سينه من چسبيده بود. آرى در كتاب خدا براى من بهترين عامل پذيرش [و تحمل اين مصيبتها] وجود دارد، ما همه از آن خداييم و همه به سوى او باز مى گرديم؛ هر آينه امانت پس گرفته شد و گروگان دريافت گرديد و زهرا از كفم ربوده شد. يا رسول اللّه ! اينك اين آسمان نيلگون و اين زمين تيره چه زشت در نظرم جلوه مى كند! اندوهم هميشگى است و شبهايم به بيدارى مى گذرد و غم و اندوه هرگز از دلم رخت برنبندد تا آن گاه كه خداوند، خانه اى را كه تو در آن جاى گرفته اى، برايم برگزيند [بميرم و به تو ملحق شوم]. مرا غصّه اى است بس دلخراش و اندوهى كه آرام و قرار نمى گذارد؛ چه زود ميان ما جدايى افتاد. شكايت خود پيش خدا مى برم.
دخترت از همدست شدن امّتت در ستم بر او، به تو گزارش خواهد داد، همه ماجرا را از او بپرس و اوضاع و احوال را از او جويا شو؛ زيرا چه بسا غمهاى سوزانى در سينه اش داشت كه راهى براى شرح و بيان آنها نمى يافت ولى اكنون [به تو]خواهد گفت وخدا هم داورى مى كند و اوبهترين داوران است.
اينك با تو بدرود مى گويم، بدرود وداع كننده اى كه نه خشمگين است و نه خسته و بيزار؛ زيرا اگر از اين جا بروم از روى ملال و خستگى نيست و اگر بمانم به واسطه بدگمانى به وعده اى كه خداوند به شكيبايان داده است، نباشد.


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
726

۱۱۴۹.حَبيبُ بن يَسارٍ :لمَّا اُصيبَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليهماالسلام قامَ زَيدُ بنُ أرقَمَ إلى بابِ المَسجِدِ فَقالَ : أفَعَلتُموها ؟! أشهَدُ أنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : اللّهُمَّ أستَودِعُكَهُما ۱ وصالِحَ المُؤمِنينَ ، فَقيلَ لِعُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ : إنَّ زَيدَ بنَ أرقَمَ قالَ كَذا وكَذا ، فَقالَ : ذلِكَ شَيخٌ قَد ذَهَبَ عَقلُهُ ۲ .

۱۱۵۰.اليَعقوبِيُّـ في ذِكرِ وَفاةِ فاطِمَةَ عليهاالسلامـ : دَخَلَ إلَيها في مَرَضِها نِساءُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله وغَيرُهُنَّ مِن نِساءِ قُرَيشٍ ، فَقُلنَ : كَيف أنتِ ؟ قالتَ : أجِدُني وَاللّهِ كارِهَةً لِدُنياكُم ، مَسرورَةً لِفِراقِكُم ، ألقَى اللّهَ ورَسولَهُ بِحَسَراتٍ مِنكُنَّ ، فَما حُفِظَ لِيَ الحَقُّ، ولارُعِيَت مِنِّي الذِّمَّةُ، ولا قُبِلَتِ الوَصِيَّةُ، ولاعُرِفَتِ الحُرمَةُ ۳ .

۱۱۵۱.الإمام الحسين عليه السلام :لَمّا قُبِضَت فاطِمَةُ عليهاالسلامدَفَنَها أميرُ المُؤمِنينَ سِرًّا وعَفا عَلى مَوضِعِ قَبرِها ، ثُمَّ قامَ فَحَوَّلَ وَجهَهُ إلى قَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : السَّلامُ عَلَيكَ يا رَسولَ اللّهِ عَنّي ، وَالسَّلامُ عَلَيكَ عَنِ ابنَتِكَ وزائِرَتِكَ وَالبائِتَةِ فِي الثَّرى بِبُقعَتِكَ وَالمُختارِ اللّهِ لها سُرعَةَ اللَّحاقِ بِكَ ، قَلَّ يا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِيَّتِكَ صَبري ، وعَفا عَن سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ تَجَلُّدي ، إلاّ أنَّ لي فِي التَّأَسّي بِسُنَّتِكَ في فُرقَتِكَ مَوضِعَ تَعَزٍّ ، فَلَقَد وَسَّدتُكَ في مَلحودَةِ قَبرِكَ ، وفاضَت نَفسُكَ بَينَ نَحري وصَدري . بَلى ، وفي كِتابِ اللّهِ (لي) أنعَمُ القَبولِ ، إنّا للّهِِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ ، قَدِ استُرجِعَتِ الوَديعَةُ واُخِذَتِ الرَّهينَةُ ، واُخلِسَتِ الزَّهراءُ ، فَما أقبَحَ الخَضراءَ وَالغَبراءَ يا رَسولَ اللّهِ ! أمّا حُزني فَسَرمَدٌ ، وأمّا لَيلي فَمُسَهَّدٌ ، وهُمٌّ لا يَبرَحُ مِن قَلبي أو يَختارَ اللّهُ لي دارَكَ الَّتي أنتَ فيها مُقيمٌ ، كَمَدٌ مُقَيِّحٌ ، وهَمٌّ مُهَيِّجٌ ، سَرعانَ ما فُرِّقَ بَينَنا وإلَى اللّهِ أشكو ، وسَتُنَبِّئُكَ ابنَتُكَ بِتَظافُرِ اُمَّتِكَ عَلى هَضمِها ، فَأَحفِهَا السُّؤالَ
وَاستَخبِرهَا الحالَ ، فَكَم مِن غَليلٍ مُعتَلِجٍ بِصَدرِها لَم تَجِد إلى بَثَّهِ سَبيلاً ، وسَتَقولُ ويَحكُمُ اللّهُ وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ .
سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ ولا سَئِمٍ ، فَإِن أنصَرِف فَلا عَن مَلالَةٍ ، وإن أقُم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّابِرينَ ۴ .

1.أي الحسن والحسين عليهماالسلام .

2.المعجم الكبير : ۵ / ۱۸۵ / ۵۰۳۷ ، أمالي الطوسيّ : ۲۵۲ / ۴۵۰ ، شرح الأخبار : ۳ / ۱۷۰ / ۱۱۱۶ و ۱۱۱۷ .

3.تاريخ اليعقوبيّ : ۲ / ۱۱۵ .

4.الكافي : ۱ / ۴۵۸ / ۳ ، أمالي المفيد : ۲۸۱ / ۷ نحوه ، أمالي الطوسيّ : ۱۰۹ / ۱۶۶ ، بشارة المصطفى : ۲۵۸ كلّها عن عليّ بن محمّد الهرمزانيّ عن الإمام زين العابدين عليه السلام ، نهج البلاغة : الخطبة ۲۰۲ .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 165853
صفحه از 1019
پرینت  ارسال به