763
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2

۱۱۸۹.امام باقر عليه السلام:در كتاب على (كه به املاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و خط على عليه السلاماست) آمده است: «همانا زمين از آنِ خداست و آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد، به ارث مى دهد و عاقبت، از آنِ پرهيزگاران است» . من و اهل بيتم همان كسانى هستيم كه خداوند زمين را به ما به ارث مى دهد و ماييم، پرهيزگاران و زمين، تماماً از آنِ ماست. پس هريك از مسلمانان زمينى را احيا كند، بايد آبادش سازد و ماليات آن را به امام از اهل بيت من بپردازد و هرچه از آن زمين استفاده كند و بخورد، حقّ اوست و اگر زمين را رها سازد يا خرابش كند و بعد از او، مرد ديگرى از مسلمانان آن را بگيرد و آباد و احيايش كند، او نسبت به آن زمين از كسى كه آن را رها كرده سزاوارتر است و بايد مالياتش را به امام از خاندان من بپردازد و هرچه از آن زمين استفاده كند، حقّ اوست، تا زمانى كه قائم از خاندان من، با شمشير ظهور كند. در اين زمان، او آن اراضى را تصرف كند و جلو آنها را بگيرد و تصرف كنندگانشان را از آنها اخراج كند ـ همان گونه كه رسول خدا صلى الله عليه و آله زمينها را تصرف كرد و آنها را حفظ كرد ـ مگر زمينهايى كه در دست شيعيان ما باشد كه حضرت قائم نسبت به آن اراضى با آنان مقاطعه مى بندد و زمين را در دست ايشان باقى مى گذارد.

۱۱۹۰.ابوبكر حضرمى:هنگامى كه ابوجعفر (امام باقر) عليه السلام را به شام نزد هشام بن عبدالمك بردند و به دربارش رسيد، هشام به ياران خود و امويان حاضر در مجلس گفت: وقتى ديديد من محمّد بن على را توبيخ كردم و سپس خاموش شدم، هريك از شما نيز رو به او كنيد و توبيخ و سرزنشش نماييد. سپس دستور داد كه به حضرت اجازه ورود دهند. چون ابو جعفر عليه السلام وارد شد با دست به همگان اشاره كرد كه: سلام بر شما. و بدين ترتيب به همه سلام كرد. سپس نشست. از آن جا كه به هشام به عنوان خليفه سلام نكرد و بى اجازه نشست، هشام شروع به توبيخ و سرزنش حضرت كرد و از جمله گفت: اى محمّد بن على، هميشه يك نفر از شما خاندان، ميان مسلمانان اختلاف انداخته و آنها را به سوى خود دعوت كرده و از روى بى خردى و نادانى، خود را امام دانسته است. هشام تا جايى كه توانست آن حضرت را توبيخ و نكوهش كرد و چون خاموش شد، حاضران يكى پس از ديگرى، تا آخرين نفر به توبيخ و نكوهش امام پرداختند.
وقتى همه آنها ساكت شدند، حضرت برخاست و فرمود: اى مردم، به كجا مى رويد؟! و مى خواهند شما را به كجا برند؟! به وسيله ما (خانواده) بود كه خداوند پيشينيان شما را هدايت كرد و (كار هدايت) آيندگان شما نيز به وسيله ما انجام مى پذيرد. اگر شما را سلطنتى زودگذر است، ما را سلطنتى درآينده خواهد بود و بعد از حكومت ما، حكومتى نباشد؛ زيرا عاقبت كار از آنِ ماست و خداى عز و جلمى فرمايد: «و عاقبت از آنِ پرهيزگاران است» .


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
762

۱۱۸۹.الإمام الباقر عليه السلام :وَجَدنا في كِتابِ عَلِيٍّ عليه السلام : «إنَّ الأَرضَ للّهِِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ والعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ۱» أنَا وأهلُ بَيتي الَّذين أورَثَنَا اللّهُ الأَرضَ ونَحنُ المُتَّقونَ وَالأَرضُ كُلُّها لَنا ، فَمَن أحيا أرضًا مِنَ المُسلِمينَ فَليُعَمِّرها وَليُؤَدِّ خَراجَها إلَى الإِمامِ مِن أهلِ بَيتي ولَهُ ما أكَلَ مِنها ، فَإِن تَرَكَها أو أخرَبَها وأخَذَها رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ مِن بَعدِهِ فَعَمَّرَها وأحياها فَهُوَ أحَقُّ بِها مِنَ الَّذي تَرَكَها ، يُؤَدّي خَراجَها إلَى الإِمامِ مِن أهلِ بَيتي ولَهُ ما أكَلَ مِنها ، حَتّى يَظهَرَ القائِمُ مِن أهلِ بَيتي بِالسَّيفِ فَيَحوِيَها ويَمنَعَها ويُخرِجَهُم مِنها كَما حَواها رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ومَنَعَها ، إلاّ ما كانَ في أيدي شيعَتِنا فَإِنَّهُ يُقاطِعُهُم عَلى ما في أيديهِم ويَترُكُ الأَرضَ في أيديهِم ۲ .

۱۱۹۰.أبو بَكرٍ الحَضرَمِيُّ :لَمّا حُمِلَ أبو جَعفَرٍ عليه السلامإلَى الشّامِ إلى هِشامِ بنِ عَبدِ المَلِكِ وصارَ بِبابِهِ ، قالَ لِأَصحابِهِ ومَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن بَني اُمَيَّةَ : إذا رَأَيتُموني قَد وَبَّختُ مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ ثُمَّ رَأَيتُموني قَد سَكَتُّ فَليُقبِل عَلَيهِ كُلُّ رَجُلٍ مِنكُم فَليُوَبِّخهُ . ثُمَّ أمَرَ أن يُؤذَنَ لَهُ ، فَلَمّا دَخَلَ عَلَيهِ أبو جَعفَرٍ عليه السلامقالَ بِيَدِهِ : السَّلامُ عَلَيكُم ، فَعَمَّهُم جَميعًا بِالسَّلامِ ، ثُمَّ جَلَسَ ، فَازدادَ هِشامٌ عَلَيهِ حَنَقًا بِتَركِهِ السَّلامَ عَلَيهِ بِالخِلافَةِ وجُلوسِهِ بِغَيرِ إذنٍ ، فَأَقبَلَ يُوَبِّخُهُ ويَقولُ فيما يَقولُ لَهُ : يا مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ ، لا يَزالُ الرَّجُلُ مِنكُم قَد شَقَّ عَصَا المُسلِمينَ ودَعا إلى نَفسِهِ وزَعَمَ أنَّهُ الإِمامُ سَفَهًا وقِلَّةَ عِلمٍ ، ووَبَّخَهُ بِما أرادَ أن يُوَبِّخَهُ ، فَلَمّا سَكَتَ أقبَلَ عَلَيهِ القَومُ رَجُلٌ بَعدَ رَجُلٍ يُوَبِّخُهُ حَتّى انقَضى آخِرُهُم .
فَلَمّا سَكَتَ القَومُ نَهَضَ عليه السلامقائِمًا ، ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ، أينَ تَذهَبونَ ؟! وأينَ يُرادُ بِكُم ؟! بِنا هَدَى اللّهُ أوَّلَكُم ، وبِنا يَختِمُ آخِرَكُم ، فَإِن يَكُن لَكُم مُلكٌ مُعجَّلٌ فَإِنّ لَنا مُلكًا مُؤَجَّلاً ، ولَيسَ بَعدَ مُلكِنا مُلكٌ ؛ لِأَنّا أهلُ العاقِبَةِ ،
يَقولُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ : «والعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ۳»۴ .

1.الأعراف : ۱۲۸ .

2.الكافي : ۱ / ۴۰۷ / ۱ عن أبي خالد الكابليّ .

3.الأعراف : ۱۲۸ ، القصص : ۸۳ .

4.الكافي : ۱ / ۴۷۱ / ۵ .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 161938
صفحه از 1019
پرینت  ارسال به