771
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2

۱۲۰۱.امام باقر عليه السلام:گويى مردمى را مى بينم كه در مشرق زمين قيام كرده اند و حقّ را مطالبه مى كنند اما به آنان داده نمى شود و باز مطالبه مى كنند، ولى باز هم به آنان نمى دهند و چون وضع را اين گونه ديدند، شمشيرهاى خود را از نيام مى كشند و در اين زمان، آن چه را طلب كرده اند به آنان مى دهند، اما آن را نمى پذيرند تا اين كه برخيزند و آن را به صاحب (و امام زمان) شما دهند. كشتگان آنان شهيدند. بدانيد كه اگر من آن زمان را درك كنم، جانم را براى صاحب اين امر نگه مى دارم.

۱۲۰۲.امام على عليه السلام:زهى بر تو اى طالقان؛ خداى عز و جل در آن جا گنجهايى دارد كه از زر و سيم نيستند، بلكه در آن، مردان مؤمنى هستند كه خداوند را چنان كه بايد، شناخته اند. اينان، ياران مهدى عليه السلامدر آخر الزمان مى باشند.

۱۲۰۳.امام حسن عليه السلام:پيامبر از رنج و بلاهايى ياد كرد، كه اهل بيتش عليهم السلامتا زمانى كه خداوند پرچمهاى سياهى را از مشرق مى فرستد، مى بينند. هركس آنها را يارى دهد، خداوند ياريش رساند و هركس تنهايشان گذارد، خداوند او را تنها و بى ياور گذارد؛ صاحبان اين پرچمها، نزد مردى كه همنام من است مى روند و زمام امور خود را به دست او مى سپارند و خداوند او را پشتيبانى مى كند و نصرتش مى دهد.

۱۲۰۴.محمّد بن حنفيّة:در خدمت على عليه السلام بوديم كه مردى درباره مهدى از ايشان سؤال كرد. على عليه السلامفرمود: هيهات، آن گاه هفت انگشت خود را بست و فرمود: او در آخر الزمان ظهور مى كند، زمانى كه هركس به خدا دعوت كند، كشته مى شود. خداوند متعال براى او مردمى را گرد مى آورد كه همانند تكه هاى پراكنده ابر هستند. پس خداوند دلهاى آنان را به هم الفت مى دهد، به طورى كه از هيچ كس نمى هراسند و از اين كه فردى به آنان بپيوندد، شادمان نمى شوند، به تعداد جنگجويان بدر هستند، پيشينيان از آنان [در چيزى از فضايل] سبقت نجسته اند و آيندگان به پاى آنان نمى رسند، شمارشان به تعداد ياران طالوت است كه همراه او از نهر گذشتند.

۱۲۰۵.عفّان بصرى:امام صادق عليه السلام به من فرمود: آيا مى دانى چرا قم را، قم ناميده اند؟ عرض كردم: خدا و رسول او و شما بهتر مى دانيد. فرمود: از آن جهت قم ناميده شد كه مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات اللّه عليه جمع مى شوند و همراه او قيام مى كنند و در راه او پايدارى مى ورزند و ياريش مى رسانند.


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
770

۱۲۰۱.الإمام الباقر عليه السلام :كَأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ يَطلُبونَ الحَقَّ فَلا يُعطَونَهُ ، ثُمَّ يَطلُبونَهُ فَلا يُعطَونَهُ ، فَإِذا رَأَوا ذلِكَ وَضَعوا سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم ، فَيُعطَون ما سَأَلوهُ فَلا يَقبَلونَهُ حَتّى يَقوموا ، ولا يَدفَعونَها إلاّ إلى صاحِبِكُم . قَتلاهُم شُهَداءُ ، أما إنّي لَو أدرَكتُ ذلِكَ لاَستَبقَيتُ نَفسي لِصاحِبِ هذَا الأَمرِ ۱ .

۱۲۰۲.الإمام عليّ عليه السلام :وَيحًا لَكِ يا طالَقانُ ، فَإِنَّ للّهِِ عَزَّوجَلَّ بِها كُنوزًا لَيسَت مِن ذَهَبٍ ولا فِضَّةٍ ، ولكِن بِها رِجالٌ مُؤمِنونَ عَرَفُوا اللّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ ، وهُم أنصارُ المَهدِيِّ عليه السلام في آخِرِ الزَّمانِ ۲ .

۱۲۰۳.الإمام الحسن عليه السلام :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله ذَكَرَ بَلاءً يَلقاهُ أهلُ بَيتِهِ عليهم السلام ، حَتّى يَبعَثَ اللّهُ رايَةً مِنَ المَشرِقِ سَوداءَ ، مَن نَصَرَها نَصَرَهُ اللّهُ ، ومَن خَذَلَها خَذَلَهُ اللّهُ ، حَتّى يَأتوا رَجُلاً اِسمُهُ كَاسمي ، فَيُوَلّونَهُ أمرَهُم ، فَيُؤَيِّدُهُ اللّهُ ويَنصُرُهُ ۳ .

۱۲۰۴.مُحَمَّدُ بنُ الحَنَفِيَّةِ :كُنّا عِندَ عَلِيٍّ عليه السلام ، فَسَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ المَهدِيِّ ، فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام : هَيهاتَ ، ثُمَّ عَقَدَ بِيَدِهِ سَبعًا ، فَقالَ : ذاكَ يَخرُجُ في آخِرِ الزَّمانِ ، إذا قالَ الرَّجُل : «اللّه اللّه » ، قُتِلَ ، فَيَجمَعُ اللّهُ تَعالى لَهُ قَومًا قَزَعٌ ۴ كَقَزَعِ السَّحابِ ۵ ، يُؤَلِّفُ اللّهُ بَينَ قُلوبِهِم ، لا يَستَوحِشونَ إلى أحَدٍ ، ولا يَفرَحونَ بِأَحَدٍ يَدخُلُ فيهِم ، عَلى عِدَّةِ أصحابِ بَدرٍ ، لَم يَسبِقهُمُ الأَوَّلونَ ، ولا يُدرِكُهُمُ الآخِرونَ ، عَلى عَدَدِ أصحابِ طالوتَ الَّذينَ جاوَزوا مَعَهُ النَّهرَ ۶ .

۱۲۰۵.عَفّانُ البَصرِيُّ عَنِ الإمامِ الصّادِقِ عليه السلام :قالَ لي : أتَدري لِمَ سُمِّيَ قُمُّ ؟ قُلتُ : اللّهُ ورَسولُهُ وأنتَ أعلَمُ ، قالَ : إنّما سُمِّيَ قُمُّ لِأَنَّ أهلَهُ يَجتَمِعونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ ويَقومونَ مَعَهُ ويَستَقيمونَ عَلَيهِ ويَنصُرونَهُ ۷ .

1.الغيبة للنعمانيّ : ۲۷۳ / ۵۰ عن أبي خالد الكابليّ .

2.الفتوح : ۲/۳۲۰ ، كفايه الطالب : ۴۹۱ كلاهما عن ابن أعثم الكوفيّ ، ينابيع المودّة : ۳ / ۲۹۸ / ۱۲ نحوه .

3.عقد الدرر : ۱۳۰ ، الملاحم والفتن : ۴۹ عن العلاء بن عتبة .

4.القزع : كلّ شيء يكون قطعًا متفرّقة . (المصباح المنير : ۵۰۲) .

5.قَزَع السحاب : قِطَعٌ من السحاب . (لسان العرب : ۸ / ۲۷۱) .

6.المستدرك على الصحيحين : ۴ / ۵۹۷ / ۸۶۵۹ ، عقد الدرر : ۱۳۱ .

7.البحار : ۶۰ / ۲۱۶ / ۳۸ نقلاً عن كتاب تاريخ قم .

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 163542
صفحه از 1019
پرینت  ارسال به