فصل چهارم: انتظار دولت اهل بيت عليهم السلام
۱۲۱۴.اسماعيل جعفى:مردى خدمت امام باقر عليه السلام رسيد و كتابى با خود داشت. امام باقر عليه السلام به او فرمود: اين كتاب مناظره كننده اى است كه در جستجوى دينى است كه در آن عمل پذيرفته [درگاه حقّ] مى شود. مرد عرض كرد: خدايت رحمت كند، اين همان چيزى است كه من مى خواهم. امام باقر عليه السلامفرمود: گواهى دادن به اين كه معبودى جز خداى يگانه و بى نياز نيست و محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست و اقرار به آن چه از جانب خدا آمده است و ولايت و دوستى ما خاندان و بيزارى از دشمن ما و گردن نهادن به فرمان ما و پارسايى و فروتنى و انتظار (ظهور) قائم ما؛ زيرا براى او دولت و حكومتى است كه هر زمان خدا بخواهد، آن را (روى كار) مى آورد.
۱۲۱۵.امام على عليه السلام:آن كه منتظر امر ما (دولت و حكومت اهل بيت) باشد همچون كسى است كه در راه خدا، به خون خود درغلتد.
۱۲۱۶.زيد بن صوحان به اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد:چه عملى نزد خداى عز و جلمحبوبتر است؟ حضرت فرمود: انتظار فرج.
۱۲۱۷.امام باقر عليه السلام:آن كس از شما كه اين امر را بشناسد [و بدان معتقد باشد] و منتظر آن باشد و خير و خوبى را در آن بداند، به خدا قسم همچون كسى است كه در كنار قائم آل محمّد صلى الله عليه و آله با شمشير او جهاد كند.