863
اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2

مى گويم: اين صبيح را كه شيخ و استادِ سدّى بوده، با عبارات وابسته زيدبن ارقم وتابعى وصف كرده اند، بنابراين، اگر روايت ابراهيم درست باشد، بايد گفت كه اين صبيح، غير از آن صبيح است؛ امّا سخن ابوحامد حاكى است كه هر دو يك نفرند.

عبداللّه بن جعفر

او ابوجعفر هاشمى، عبداللّه بن جعفربن ابى طالب بن هاشم است. زادگاهش حبشه و محل سكونتش مدينه بود.
پدرش جعفربن ابى طالب، ذوالجناحين و مادرش اسماء بنت عميس بود. نخستين مسلمان زاده اى بود كه در خاك حبشه ديده به جهان گشود.
شخصيتى موثّق، بزرگوار، كريم النفس، بخشنده و بردبار بود و به او درياى بخشندگى مى گفتند. داستانهاى او در باب كرم و بخشندگى شهره است.
در جنگ صفين، عموى خود، اميرالمؤمنين عليه السلام را همراهى كرد و در عاشوراى حسينى، گرچه خود از شركت در جنگ معذور بود، امّا فرزندانش عون و محمّد و عبداللّه را فداى حسين عليه السلام كرد.
برخوردهاى او با معاويه مشهور است.
شيخ طوسى، همچون ديگر عالمان رجال، او را در شمار اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و اصحاب على عليه السلام ذكر كرده و گفته : «كم روايت است». همچنين او را در زمره اصحاب امام حسن عليه السلام به شمار آورده است و شكى نيست كه از اصحاب امام حسين عليه السلام نيز بوده است.
عبداللّه از عموى خود، على عليه السلام و از مادرش اسما روايت كرده است و فرزندانش اسماعيل و اسحاق و معاويه و نيز حضرت باقر عليه السلام و عبداللّه بن محمّد بن عقيل و عده اى ديگر از قول او روايت كرده اند.


اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
862

زينب در زمان فرمانروايى طارق بر مدينه، در اين شهر درگذشت و جنازه او را بعد از نماز صبح، در بقيع به خاك سپردند.

سعدبن ابى وقّاص

سعد بن ابى وقاص، مالك بن اُهيب بن عبدمناف، مكنّى به ابواسحاق و ملقّب به زهرى است.
وى در بدر و حديبيّه حضور داشت و يكى از شش عضو شورا بود. از كسانى است كه نه جانب على عليه السلام را گرفت و نه طرف معاويه را و در هيچ يك از جنگهاى اميرالمؤمنين عليه السلام ، با آن حضرت همراهى نكرد. روايت شده است كه على عليه السلام به والى مدينه نوشت: «به سعد و ابن عمر چيزى از غنيمت مده». اين سخن حضرت، حاكى از نكوهش و مذمّت سعد است.
شيخ طوسى، او را از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله به شمار آورده است. فرزندانش عامر و مصعب و ابراهيم و عمر و محمّد و عايشه و نيز بسربن سعيد و سعيد بن مسيّب و عده اى ديگر، از او روايت نقل كرده اند.
وى به سال 55 هجرى و به قولى به سال 58 و يا 57 هجرى، در هفتاد و چهار سالگى از دنيا رفت.

صُبَيْح (وابسته اُمّ سلمه)

در كتاب «الاصابة» آمده است: طبرانى، در كتاب «الاوسط» از طريق ابراهيم بن عبدالرحمن بن صبيح، وابسته ام سلمه، از جدّش صُبيح روايت كرده است كه گفت: من جلوى در خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله بودم كه على و فاطمه و حسن و حسين آمدند و نشستند. پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و كساى خيبرى خود را بر روى آنان انداخت [تا آخر حديث]. طبرانى گويد: از صبيح، جز با اين سند روايت نمى شود، در حالى كه اين حديث را سدّى نيز از صبيح از زيدبن ارقم روايت كرده است.

  • نام منبع :
    اهل بيت (ع) در قرآن و حديث ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي، سيد رسول؛ شيخي، حميدرضا؛ آژير، حميد رضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 148585
صفحه از 1019
پرینت  ارسال به