۲۲۵.المعجم الكبيربه نقل از منيب ـ: در دوران جاهليت ، رسول خدا را ديدم كه خطاب به مردم مى گفت : «بگوييد : خدايى جز اللّه نيست تا رستگار شويد». برخى بر چهره اش آب دهان مى انداختند و برخى بر او خاك مى پاشيدند و برخى دشنامش مى دادند تا آن كه روز به نيمه رسيد . آن گاه دختركى با كاسه بزرگى از آب نزد او آمد و رسول خدا ، صورت و دستانش را شست و گفت : «دختركم! از تنكْ دستى و بى كسى پدرت ، بيمى به خود راه مده».
پرسيدم : او كيست؟ گفتند : زينب ، دختر رسول خداست ، و او دخترى نيك منظر بود .
۲۲۶.صحيح البخارىبه نقل از عبداللّه ـ: گويى پيامبر صلى الله عليه و آله را مى بينم كه همچون يكى از پيامبران ، از طرف قومش مضروب و خونين شده و در حالى كه خون را از چهره اش پاك مى كند ، مى گويد : «خدايا! قوم مرا ببخش كه آنان نمى دانند» .
4 / 2 ـ 7
خيرخواهى
قرآن
«پيام هاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خيرخواهى امينم».
«پيام هاى پروردگارم را به شما مى رسانم و اندرزتان مى دهم ، و چيزهايى از خدا مى دانم كه [ شما ]نمى دانيد.»
«پس [ صالح] از ايشان روى برتافت و گفت : «اى قوم من! به راستى، من پيام پروردگارم را به شما رساندم و خير شما را خواستم ؛ ولى شما خيرخواهان را دوست نمى داريد».»