اين دو وجود دارد، يعنى نسبت ميان موافقت و مخالفت چيست؟ آيا رابطه سلبى و ايجابى دارند يا دو وصف وجودى اند كه ارتفاع آنها ممكن است و مى توان مواردى را يافت كه نه موافق باشد و نه مخالف؟
با ذكر چند نكته شايد بتوان پاسخ اين پرسش ها را دارد.
1. لسان و پيام اين روايات، نفى حجيت از مخالف قرآن است و نمى توان اين را به دو گروه طرح و ترجيح تقسيم كرد؛
2. اين روايات ها از اصالت دادن به قرآن به عنوان يك مقياس و ترازو خبر مى دهد؛
3. در اين روايت ها كتاب اللّه والقرآن به عنوان يك مجموع، مقياس و ترازوى سنجش است.
با توجه به اين نكات مى توان گفت مقصود از اين روايات، همسويى و ناهمسويى روايات با مجموع قرآن است. و سنجش حرفى و تك مضمونى مراد نيست؛ يعنى اين روايت ها نمى خواهد بيان كند كه هر حديثى اگر با آيه اى سنجيده شود و موافق با آن باشد، بدان اخذ مى شود و اگر مخالف باشد، طرد مى گردد؛ بلكه كليت قرآن را به عنوان يك مقياس مطرح مى كند. به سخن ديگر، جهت گيرى كلى و همسويى كلى اخبار با قرآن منظور نظر است. با اين تفسير، ديگر مطابقت و موافقت جزيى اخبار با قرآن منظور نمى گردد و ديگر جايى براى برخى ايرادها و خرده گيرها نيز باقى نمى ماند؛ يعنى ممكن است مضامين فراوانى در احاديث مطرح شود كه بدين صورت جزئى در كتاب خدا نيست، لكن از آن سو كه با كليت قرآن ناسازگارى ندارد و يا همسويى دارد، قابل اخذ است.
شهيد سيد محمدباقر صدر تفسيرى نوين از معناى موافقت و مخالفت در اخبار طرح ارائه مى كند كه با توجه به رأى اين مقال بر عدم تفكيك و تقسيم بندى در روايات عرض مى تواند به عنوان يك تفسير مقبول در تمامى اخبار عرض پذيرفته شود. وى در سختى طولانى مى نويسد:
مى توان اين اخبار را به گونه اى ديگر تفسير كرد كه بر پايه آن بسيارى از مباحث