نقدمتن(2)(حجيت واعتبار،ضوابط وقواعد) - صفحه 18

با اين توضيح، سخن آخوند خراسانى در اين زمينه تقويت مى شود؛ آن جا كه گفته است:
مع أن في كون أخبار موافقة الكتاب أو مخالفة القوم من أخبار الباب نظراً، وجهه قوة احتمال أن يكون الخبر المخالف للكتاب في نفسه غير حجة، بشهادة ماورد في أنه زخرف، و باطل، و ليس بشى ء، أو أنه لم نقله، أو امر بطرحه على الجدار... . فتكون هذه الاخبار في مقام تميز الحجة عن اللاحجة لا ترجيح الحجة على الحجة؛ ۱
با اين كه روايات مربوط به موافقت با كتاب، مخالفت با عامه را مربوط به ترجيح دانستن، محل ايراد است. دليلش آن است كه به احتمال قوى روايت مخالف قرآن في حد نفسه حجيت ندارد؛ چرا كه در روايات آن را زخرف، باطل و هيچ شمرده اند. و يا فرموده اند آن را نگفته ايم يا آن را به ديوار زنيد. خلاصه اين كه اين روايات در مقام تمييز حجت از لا حجت است نه ترجيح حجتى بر حجت ديگر.

2. مفاد روايات

مراد از موافقت و مخالفت چيست، اين دو چه نسبتى با هم دارند؟ آيا خبرى را مى توان فرض كرد كه نه موافق با قرآن است و نه مخالف آن؟ اينها و پرسشهاى ديگر از اين دست در اينجا مورد بررسى قرار مى گيرد. پيش از پرداختن به بررسى و پاسخ، بايد اذعان كرد كه بررسى مفاد اين روايات كم تر مورد بررسى و تحليل عالمان و محدثان قرار گرفته است. نخست، آنچه بر آن دست يافتيم مى آوريم و سپس به جمع بندى مى پردازيم:
1. دكتر مسفر عزم اللّه الدمينى در كتابش مى نويسد:
برخى روايات عرض را از پايه و اساس منكر شده و آنها را مخالف روايات صحيح ۲ دانسته اند كه بر تمسك به قرآن و سنت دلالت دارد.

1.كفاية الاصول، ص ۴۴۴ ـ ۴۴۵.

2.اين رأى به شوكانى و خطابى منسوب است. اين دو نفر اين احاديث را موضوع و مخالف قرآن دانسته اند.( مقاييس متون السنه، ص ۱۱۷ به نقل از الفوائد المجموعة فى الأحاديث الموضوعة، للشوكانى، ص ۲۹۱).

صفحه از 25