سيّد مرتضى، در كتاب فقهى الانتصار به مبناى خود در عمل به اخبار، تأكيد كرده است. براى نمونه، در مقام نقد استدلال شافعى در باب مسئله اى فقهى مى گويد:
فالجواب أنّ هذا الخبر واحد وإن كنا لانعرفه و لاندرى عدالة راويه. وقد بيّنا فى غير موضع أن أخبار ال آحاد العدول لا تقبل فى أحكام الشريعة وأنّما يصلح أن يحتجّ بهذا الخبر الشافعى على أبى حنيفة لأنَّهما مشتركان فى قبول أخبار ال آحاد. ۱
سيّد مرتضى بر آن است كه اخبار، بر دو قسم است:
1. اخبارى كه از آنها علم حاصل نمى شود (مانند اخبار آحاد)؛
2. اخبارى كه از آنها علم حاصل مى شود.
اخبار علم آور، خود بر دو قِسم است: قِسم اوّل، اخبارى كه با شنيدن آنها براى هر عاقلى علم حاصل مى شود، به گونه اى كه ترديد در آن روا نيست؛ مانند گزارش شهرها و رخدادهاى مهم. قِسم دوم، اخبارى است كه از آنها علم حاصل نمى شود، مگر براى كسى كه ابراز نظر كرده، استدلال كند و بداند كه گزارشگران، از اين ويژگى برخوردارند كه كذب برايشان جايز نيست؛ مانند اخبار معجزات پيامبراسلام غير از قرآن، و خبرى كه اماميه در باب نص بر امير مؤمنان روايت مى كند.
افزون بر اينها، سيّد مرتضى در رساله «الحدود والحقائق» كه شامل تعريف اصطلاحات كلامى، فقهى و حديثى است، از برخى اصطلاحات علم درايه نيز سخن گفته است. اين اصطلاحات عبارت اند از:
1. سنّت. فعلى از نوافل است كه حضرت رسول(ص) بر آن مداومت كرده و ديگران را بر مداومت بدان امر نموده است. نيز گفته شده هر فعلى است كه حضرت رسول بر آن مداومت نموده و مخصوص بودنش به آن حضرت، ثابت نشده است. ۲
2. مجمل. خطابى است كه فى نفسه و بدون بيان، دلالت بر مراد ندارد يا خطابى است كه امر معيّنى از آن قصد شده و لفظ آن را شامل نيست. گاه، منظور از مجمل،
1.الانتصار، ص ۲۷۵. نيز، ر. ك: ص ۳۴۴، ۳۸۰، ۳۹۱، ۴۳۲ و ۵۰۲.
2.رسائل الشريف المرتضى (الحدود و الحقائق)، ج ۲، ص ۲۷۳.