وإن لم يصرّحوا بلفظ التوثيق له وفى بعضها فى الموثّق وما كان بعض رواته من غير الإماميّة كالفطحيّة والواقفيّة وغيرهم، إلاّ أنّ الأصحاب شهدوا بالتوثيق له. ۱
ما [در اين كتاب] درباره برخى احاديث، تعبير «صحيح» به كار مى بريم و منظورمان حديثى است كه راويان آن، ثقه و عادل باشند. درباره برخى ديگر، اصطلاح «حَسَن» را به كار مى بريم و مراد، حديثى است كه برخى از راويان آن، مورد ستايش اصحاب اند، هر چند به توثيق ايشان تصريح نكرده باشند. درباره برخى احاديث، تعبير «موثق» را به كار خواهيم برد و آن، حديثى است كه برخى از راويان آن، غير امامى و مثلاً فطحى يا واقفى هستند؛ امّا اصحاب به وثاقت ايشان گواهى داده اند.
در منابع كتابشناسى از دو كتاب علاّمه حلّى ياد شده كه در آن، نويسنده به تقسيم بندى احاديث عنايت داشته، عبارت اند از:
الدّر والمرجان في الأحاديث الصحاح والحسان؛ ۲ و النهج الوضاح فى الأحاديث الصّحاح، ۳ كه متأسّفانه اين دو اثر از ميان رفته است.
پس از علاّمه، فقيه بزرگ و تأثير گذار شهيد اوّل (ش 778 ق) در مقدّمه كتاب فقهى ذكرى الشيعة، به برخى از مباحث مرتبط با حديث پرداخته است. در اين جا گزارشى از ديدگاه هاى وى درباره مباحث درايه ارائه مى شود. از نظر شهيد، سنّت، عبارت است از طريقه پيامبر اكرم، بالإصاله، و طريقه امام(ع) به نيابت كه از ايشان حكايت شده و عبارت است از قول و فعل و تقرير معصوم(ع) سنّت از نظر وى اقسامى دارد:
1. متواتر . حديثى كه راويان آن به حدّى است كه از سخن ايشان، علم حاصل مى شود (مانند حديث غدير).
2. خبر واحد. حديثى كه راويان آن به اندازه اى نيست كه از سخن ايشان علم حاصل شود.
3. خبر مشهور. حديثى كه راويان آن بيش از سه تن باشند. به اين حديث، «مستفيض» هم گفته مى شود. گاه خبر مشهور، به حديثى گفته مى شود كه عمل به آن ميان علما شهرت يافته است.
1.منتهى المطلب فى تحقيق المذهب، ج ۱، ص ۹ ـ ۱۰.
2.مكتبة العلاّمة الحلّى، ص ۱۲۸ ؛ الذريعة، ج ۸، ص ۸۷، ش ۳۱۲.
3.مكتبة العلاّمة الحلّى، ص ۲۱۷ ؛ الذريعة، ج ۲۴، ص ۴۲۷، ش ۲۲۲۹.