نكاتی در باره اهمیت آثار شيخ صدوق - صفحه 198

مى دانيم كه با آغاز غيبت صغرا، اماميه از حيث فكرى تحت سيطره تفكّر حديثى قرارداشته است. شاخصه مهم اين جريان، دورى از علم كلام و توجّه به علم حديث بوده است. ۱ ابن ريوندى كه كتاب فضيحة المعتزلة ۲ را قبل از سال 268ق، نگاشته

1.در اين باره به روايات ذمّ كلام و متكلّمان كه نخست در محافل كوفه و سپس در قم رواج داشته، مراجعه شود: (التوحيد، ص ۴۵۸ ـ ۴۶۱ ؛ تصحيح الاعتقاد، المفيد، بيروت، ۱۴۱۴ق، ج ۵، ص ۶۸ ـ ۷۳). همچنين ر. ك: مقدمه اى بر فقه شيعه، سيّد حسين مدرّسى، ترجمه: محمّد آصف فكرت، مشهد، ۱۳۶۸، ص ۳۲. تذكّر اين نكته ضرورى است كه چنين وضعيتى، ظاهراً وصف كلّيت جامعه اماميه است. در قرن دوم هجرى، متكلّمان مشهورى چون هشام بن حكم (م ۱۷۹ق)، ابوالحسن على بن ميثم و فضل بن شاذان (/ شادان) (م ۲۶۰ق) در جامعه شيعه حضور و فعاليت داشته اند. براى آشنايى با نمونه هايى از مناظرات اين افراد، ر. ك: الفصول المختارة، السيّد المرتضى، ج ۲، ص ۲۳ ـ ۲۴، ۴۹ ـ ۵۱، ۶۹ ـ ۷۰، ۸۶، ۱۱۸ و ۱۲۰ ؛ الفهرست، ابن النديم، ص ۲۲۳. نيز فان. اس در اثر سترگ خود، جامعه و كلام در قرن دوم و سوم هجرى، به تفصيل، آراى كلامى مؤمن طاق (ص ۶۶ ـ ۶۸)، هشام بن حكم (ص ۶۹ ـ ۷۰)، على بن ميثم (ص ۱۰۰ ـ ۱۰۲) و محمّد بن خليل سكاك (ص ۱۰۲ ـ ۱۰۳) را ورده است. ر. ك: Josef Van ess, Theologie Und Gesellsehaft im ۲.Und ۳.Jahrhundert Hids - chra, New York and. erlin, ۱۹۹۳, vol. v: Texte - XXl, ss. ۶۶ - ۱۰۳.

2.داستان نگارش كتاب فضيحة المعتزله ى ابن ريوندى، حاصل اختلاف ميان وى و معتزله است كه ابن ريوندى در انتقام از آنها، اين كتاب را نگاشته است. اين كتاب، اثر پُر نفوذى بوده و در محافل ضدّ معتزلى بسيار مورد عنايت بوده است. براى مثال، ابوالفتوح محمّد بن على كراجكى (م ۴۴۹ق) با اشاره به اين كتاب، درباره معتزله مى نويسد: «و أعلم أنّ المعتزلة لها من الأغلاط القبيحة و الزلات الفضيحة ما يكثر تعداده و قد صنّف ابن الراوندى (/ الريوندى) كتاب فضائحهم، فأورد فيه جملاً من اعتقادهم و آراء شيوخهم، ممّا ينافر العقول و يضاد شريعة الرسول(ص) (كنز الفوائد، ج ۱، ص ۱۲۵ ـ ۱۲۶). حاكم جشمى (م ۴۹۴ق) نيز در اشاره به كراميه و علاقه آنها به كتاب هاى ابن ريوندى مى نويسد: «و ما يوردنه من الشبه أخذوها من كتب سائر الفرق، خصوصاً من كتب ابن الراوندى، فانهم يحرصون على جمع كتبه غاية الحرص و ذلك يدلّ على قلّة دينهم» (رسالة ابليس إلى إخوانه المناحيس، تحقيق: سيد حسين مدرسى طباطبايى، بيروت، ۱۴۱۴ق، ص ۱۶۸). عبدالقاهر بغدادى (م ۴۲۹ ق) در كتاب الفَرق بين الفِرَق، مطالب خود بر ضدّ معتزله را غالباً از كتاب ابن ريوندى اخذ كرده است. شايان ذكر است كه برخى از اتّهامات ابن ريوندى، بى اساس بوده است. متن كتاب فضيحة المعتزلة باقى نمانده و تنها نقل قول هايى از آن را ابوالحسين خيّاط در ضمن كتاب الانتصار آورده است كه عبدالامير الاعم، اين بخش ها را جداگانه به چاپ رسانده است. ر. ك: Kitab Fadinat al - Mutazilah, ed Abdul - Amir Al - Aasam Beirut - paris, ۱۹۷۷. ابن ريوندى، فضيحة المعتزلة را در ردّ فضيلة المعتزله ى جاحظ نگاشته است. از كتاب جاحظ نيز اثرى باقى نمانده است ؛ امّا آن گونه كه در الانتصار آمده است، حدّاقل، بخش هايى از آن، خُرده گيرى بر شيعه بوده است. در الانتصار (ص ۶۲) آمده است: و «ثم قال [ابن الريوندى] موجه بالكلام نحو الجاحظ فانى وجدته قد جمع كلّ حق و باطل اُضيف إليهم في كتابه الذى يدعى فضيلة المعتزلة و جعله أبواباً: منها باب ذكر فيه قول من قال منهم بالجسم و الماهية و حدوث العلم و القول بالرجعة و إضافتهم جميع ما اختلفوا فيه على نصّاره إلى أئمّتهم... باب ذكر فيه طعنهم على الصاحبه و اكفارهم إيّاهم في طعنه... ». دو ايراد نخست، اشاره به هشام بن حكم دارد.

صفحه از 247