عبداللّه بن جعفر و عدّه اى به امامت اسماعيل اعتقاد يافتند. ۱ گروهى از اينان، عبداللّه بن جعفر را در مسائل دينى آزمودند و چون آنچه را كه انتظار داشتند، نزد وى نيافتند، از او دل بُريدند و گفتند: به كجا برويم: به سوى مرجئه، قَدَريه يا خوارج؟ و چون موسى بن جعفر اين را شنيد، به وى گفت: به سوى هيچ كدام، نه مرجئه و نه قدريه و نه خوارج ؛ بلكه به سوى من. در اين ماجرا تأمّل كن كه از چند جهت بر بطلان خبر دوازده امام، دلالت دارد. نخست، جلوس عبداللّه بن جعفر بر مسند امامت است ؛ دوم، اقبال شيعه به وى ؛ سوم، حيرت آنها در هنگام آزمودن وى ؛ چهارم آن كه آنها در نيافتند كه امامشان موسى بن جعفر است تا آن كه آنها را بر امامت خود خواند. در اين فرصت بود كه فقيه آنها، زُرارة بن اَعيَن درگذشت، درحالى كه قرآن بر سينه داشت و مى گفت: خدايا! من به امامت آن كه تو در اين قرآن مشخّص كرده اى، معتقدم. ۲
يعنى اين خبر، دالّ بر آن است كه عقيده به دوازده امام، حتّى نزد بزرگان شيعه، شناخته شده نبوده است.
پاسخى كه شيخ صدوق به اين ادّعا مى دهد، اين است كه زراره در اين مورد، خبرى كه موجب يقين گردد، نشنيده بود و توجيه ديگرى كه در اين باره گفته شده، آن است كه وى، اين نكته را مى دانسته ؛ امّا نمى دانسته كه آيا مجاز به آشكار كردن آن است يا بايد تقيّه كند. به همين منظور، فرزند خود را براى تحقيق به مدينه فرستاد. ۳
1.در اين باره، ر. ك: الهداية الكبرى، الخصيبى، ص ۳۸۵. جعفر كذّاب نيز در پاسخ يكى از اماميه، علّت قرار گرفتن امامت ميان خود و امام حسن عسكرى(ع) را كه با يكديگر برادرند، «بداء» ذكر كرده است (همان، ص ۳۹۱).
2.كمال الدين، ج ۱، ص ۷۴.
3.كمال الدين، ج ۱، ص ۷۵. درباره روايات دال بر ترديد زراره، ر. ك: كمال الدين، الصدوق، ج ۱، ص ۷۵ ـ ۷۶ ؛ اختيار معرفة الرجال، تحقيق: حسن المصطفوى، مشهد، ۱۳۴۸ش، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۶. در مورد امامت عبداللّه بن جعفر كه به «افطح مشهور» است، چنين گفته شده است: «والذين قالوا بإمامته عامّة مشائخ العصابة و فقهاو?ا مالوا إلى هذه المقالة». (همان، ص ۲۵۴ ؛ همچنين، ر. ك: الفصول المختارة، ج ۲، ص ۳۱۲. شيخ مفيد (م ۴۱۳ق) در اين باره چنين نوشته است: «فاتبعه على قوله جماعة من أصحاب أبي عبداللّه(ع) ثمّ رجع أكثرهم بعد ذلك إلى القول بإمامة أخيه موسى(ع) لما تبيّنوا ضعف دعواه». (الإرشاد، ج ۲، ص ۲۱۱). روايت مورد نظر درباره امامت امام موسى كاظم(ع) و تحيّر بزرگان شيعه، خبرى است كه از قول هشام بن سالم نقل شده است. هشام بن سالم گفته كه در مدينه همراه با مؤمن طاق بوده كه امام صادق(ع) درگذشت (ر. ك: اختيار معرفة الرجال، ص ۲۸۲ ـ ۲۸۴ ؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۳). براى مورد ديگر از تحيّر بزرگان شيعه به هنگام وفات امام، ر. ك: مكتب در فرآيند تكامل، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹. حاكم جشمى (م ۴۹۴ق) در اين باره نوشته است: «و من أوضح دليل على إبطال ما يدّعون من النصّ على إثنى عشر اماماً سيأتى تعيينهم اختلافهم عند موت كلّ إمام في القائم بعده. قال: و من أكابرهم هشام بن الحكم و غيره». (المنية والأمل في شرح الملل والنحل، احمد بن يحيى ابن المرتضى، ص ۹۵ ـ ۹۶). حاكم جشمى، به اشتباه به جاى هاشم بن سالم، هاشم بن حكم را ذكر كرده است.