گفته هاى مشايخ قم است. ۱ دوم، نقل از برخى رساله ها و آثار عالمان مكتب قم، همچون رساله فقهى پدرش (رسالة أبي إلىَّ) كه به تفاريق در بخش هاى مختلف كتاب من لا يحضره الفقيه آمده است ۲ يا نقل هايى از كتاب الجامع، تأليف محمّد بن حسن بن احمد بن وليد قمى (م 343ق).
۳ مى دانيم كه ابن وليد قمى، از مشايخ مهم شيخ صدوق است. بر اساس نقل هايى كه شيخ صدوق از اين كتاب آورده، مى توانيم بگوييم كه كتاب الجامع، صرفاً متنى روايى نبوده و حالت فتوايى داشته است. ۴
1.براى اين موارد، ر. ك: كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۷۸، ۱۸۹، ۲۶۵، ۴۹۷ و ج ۳، ص ۲۰۵ و ۳۰۵).
2.به عنوان مثال، ر. ك: كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۵۷، ۸۱ ـ ۸۳، ۸۸، ۹۱، ۹۸ ـ ۹۹، ۱۶۵، ۱۶۹ ـ ۱۷۰، ۲۶۲، ۲۶۹، ۲۷۱ ـ ۲۷۲، ۲۷۹، ۳۷۷، ۳۸۰ ـ ۳۸۱، ۴۰۱، ۴۱۴ ـ ۴۱۵، ۴۹۶، ۵۱۶، ۵۶۳ و ج ۲، ص ۱۷، ۸۵، ۱۰۰، ۱۲۹، ۱۸۲، ۳۲۸ ـ ۳۳۰. اين رساله فتوايى، ظاهراً قديم ترين اثر فقهى موجود شيعه است كه بر اساس احاديث و به صورت فتوايى، مسائل شرعى را بيان كرده است. شيخ صدوق، در مواردى به عدم ذكر مطلب نقل كرده (ج ۱، ص ۲۶۳) و گاه بودن مطلب نقل شده در رساله پدرش (ج ۱، ص ۴۸۴) نيز اشاره كرده است. اين كتاب به «شرايع» نيز شهرت داشته است (ر. ك: ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، المكّى العاملى، ج ۱، ص ۵۱).
3.در مورد وى، ر. ك: رجال النجاشى، ش ۳۸۳ ؛ الفهرست، الطوسى، ش ۴۴۲. مدخل «ابن وليد» در دائرة المعارف بزرگ اسلامى.
4.مواردى كه شيخ صدوق به نام كتاب الجامع تصرحى كرده، اندك است (كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۱۵۵ و ۳۱۶) ؛ امّا به كرّات به فتواهاى وى (كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۱۸۹، ۵۶۴ و ج ۲، ص ۹۰ و ج ۳، ص ۱۹۰ و ۱۹۱)، نظريات خاصّ وى، چون مفهوم غلو (ج ۱، ص ۳۵۹)، سؤالات شفاهى از وى (ج ۱، ص ۴۳۳ و ج ۳، ص ۲۵۳) و روايت شفاهى از وى (ج ۱، ص ۴۶۴ و ج ۲، ص ۴۹۶ و ج ۳، ص ۸۰، ۹۹ و ۲۰۵) اشاره كرده است. شيخ صدوق، روايت بلندى نيز از كتاب الجامع درباره برخى مسائل كلامى در كتاب التوحيد (ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹) آورده است. مشخّص است كه موارد نقل شده از اين كتاب، در آثار صدوق، بسى بيش از اين چند نقل قول تصريح شده است. شيخ طوسى، زيارت بلندى از كتاب الجامع ابن وليد قمّى را در تهذيب الأحكام (ج ۶، ص ۸۶ ـ ۸۹) نقل كرده است. در مورد كتاب الجامع همچنين، ر. ك: كتاب خانه ابن طاووس، اتان كلبرگ، ترجمه: رسول جعفريان و سيّد على قرائى، قم، ۱۳۷۱، ص ۳۲۴).