گذري بر كتاب «معالم العلماء» - صفحه 148

الله عنه و قدّس روحه ـ گفته است: «شيعيان از زمان اميرالمؤمنين على(ع) تا زمان ابى محمد امام حسن عسكرى(ع)، چهارصد كتاب تأليف كردند كه به آن اصول اربعمائه مى گفتند»، و اين است معناى گفته آنها: «اصل . سپس من بعد از آن درباره شعراى معروف اهل بيت(ع) به اندازه توان و قدرتم جست جو كردم، كه «و ما توفيقى الاّ بالله عليه توكّلتُ و هو ربّ العرش العظيم».
سپس ابن شهرآشوب باب ألف را آغاز مى كند.
اگر به ابواب اين كتاب مراجعه كنيم، خواهيم يافت كه وى(ره) بعد از پايان يافتن بيان ترجمه شدگان در ابواب و فصول مختلف، در پايان فصلى به نام «فصل فيما جهل مصنِّفه» (فصلى درباره آنچه مؤلّفانش شناخته نشد) دارد. سپس چنين مى آورد: «باب فى بعض شعراء أهل البيت(ع)»الخ، (بابى درباره بعضى شعراى اهل بيت(ع».
در اين باره دو نكته را بايد ملاحظه كرد:
نكته اول. در عبارت ابن شهرآشوب از «قال الغزالى... » تا «و هذا معنى قولهم اصل»، آنچه به نظر مى رسد اين است كه اين مقدار به مقدّمه افزوده شده است؛ چون كه سير طبيعى كلام و هماهنگى آن با ترتيب ابواب كتاب اقتضا مى كند كه عبارت: «و إن كانت الكتب لا تعدّ و لا تحدّ» ـكه قبل از از گفته غزالى آمده ـ به عبارت «ثم إنّى عقبت بعد ذلك... » بچسبد و دنبال هم بيايد؛ چون كه در پايان باب «فيما جهل مصنِّفه» مى گويد: «تمَّ الفهرست، والكتب غير منحصرة»، سپس بلافاصله به بيان نام شعراى اهل بيت(ع) مى پردازد.
اين نكته تقويت كننده اين ادّعاست كه اين عبارت طولانى در كلام او وارد شده است. در اين مورد چند وجه محتمل است:
1. خود مؤلف پس از مراجعه مجدد به كتاب، آن را افزوده است.
2. از تعليقات و حاشيه هاى نسخه بردار يا عالمان ديگر باشد كه در طول زمان در متن مقدمه افزوده شده است؛ چه گفته

صفحه از 149