انديشه های حديثی علامه محمدتقی شوشتری دركتاب «النجعه» (2) - صفحه 50

اولاً، اين اخبار ـ اگر نگوييم برخى از آنها اصلاً ضعفى ندارد ـ در اين سطح از ضعف كه مولف تلاش در تبيين آن دارد نيست.
ثانياً، حمله به كتاب هايى از قبيل كمال الدين و الغيبة طوسى ـ با اين كه مولفان اين كتاب ها از متخصصان در حديث و از بزرگان آشناى به احاديث و مشكلات آن هستند و به وسيله اين كتاب ها بر عليه مخالفين احتجاج نموده اند ـ با رد آنها و اصرار بر وجود مشكلات فراوان در روايات آنها و اينكه گفته شود اين كتاب ها صحيح و ناسالم و ارزشمند و بى ارزش را در كنار هم آورده اند، فايده اى جز به بار آوردن سوءظن درباره احاديث ديگر در برخى جاهلان ندارد و شايسته نيست از امثال ايشان (مرحوم علامه) صادر شود. بله، اگر در برخى احاديث مسائلى مخالف اصول اصلى اعتقادات ما بود، بايد متعرض اشكالات آن شد و در آن باره سخن بسيار گفت. ۱
ظاهراً ايراد دوم ايشان از روى دلسوزى و نگرانى نسبت به ايراد اشكال به كتب اعتقادى است و از اين رو ايشان معتقدند بجز در مواردى كه سخنى بر خلاف اصول اعتقادى باشد، نبايد متعرض اشكالات ريز و جانبى احاديث ـ كه ممكن است بعداً در آن رخ داده باشد ـ شد.
به نظر مى رسد در عصر حاضر كه گروه هاى مختلفى سعى در ايجاد تشكيك در اعتقادات شيعه دارند و در اين راه به هر بهانه كوچكى تمسك مى جويند، كشف و اصلاح اينگونه اشكالات ـالبته بر اساس موازين و قواعد صحيحى كه موجبات هرج و مرج را فراهم نياورد ـ مى تواند به نوعى در برابر اين گونه جريانات ايجاد مصونيت نمايد.
به نظر مى رسد ايراد اول ايشان، يعنى ضعف ادله مرحوم علامه در برخى موارد صحيح به نظر مى رسد. در النجعة به مواردى برمى خوريم كه مرحوم علامه على رغم اينكه مى توانند مشكل حديث را از راه ديگرى حل نمايند، بلافاصله احتمال وقوع تحريف

1.الفقود اللطيفة على الكتاب المسمى بالأخبار الدخيلة، لطف اللّه صافى گلپايگانى، نور علم، شماره ۲۲، ص ۱۳۶، ۱۳۶۶.

صفحه از 48