بيانات رهبرمعظم انقلاب اسلامي درديداربا...دانشكده دارالحديث - صفحه 102

است؛ اينها دو چيز است. البته اينها بحث هاى فنى است و نمى خواهيم وارد اين بحث ها شويم.
بنابراين، در باب تهذيب حديث ضمن اين كه بايد خيلى دقت نظر به خرج داد و اصلاً مسامحه نكرد، اما اين به معناى اين هم نيست كه مقدار زيادى از احاديث را كنار بگذاريم و بگوييم اينها معتبر نيست؛ نه خير، راه براى تصحيح احاديث داريم.
گاهى اوقات انسان معناى حديث را با دقت مى فهمد. بنده در مشهد در يكى از سال هايى كه زندان بودم، گفتم برايم خصال صدوق را آوردند. من كتب صدوق را خيلى دوست دارم؛ كتاب هاى خيلى با ارزشى است؛ چون تحت هر عنوانى كه كتاب نوشته، مبتكر است. صدوق مرد بسيار مبتكرى است. همه يا اكثر اين كتاب ها در موضوع خودش كتاب هاى بى سابقه اى است؛ از جمله خصال. اين كتاب را آوردند و من نگاه مى كردم و مطالبى در حاشيه بعضى از روايات مى نوشتم. به روايتى رسيدم كه به نظرم آمد روايت بى ربط و دروغ قطعى است. روايت اين بود: «كان للحسن والحسين(ع) تعويذتين حشوهما من زغب جناح جبرائيل» ۱ ؛ حسن و حسين(ع) دو بازوبند داشتند كه محتواى آن پَر جبراييل بود. انسان وقتى به ظاهر حديث نگاه مى كند، اين طور به نظر مى آيد كه جناب جبراييل ـ كه به منزل پيغمبر رفت و آمد داشته ـ مثل كبوترهايى كه در حال پرواز، پرهاى ريزشان مى ريزد، پرهاى نرم مى ريخته و حضرت زهرا(س) هم براى اين كه پرها هدر نرود، آنها جمع مى كردند و براى امام حسن و امام حسين دو بازوبند درست مى كردند!
آن زمان (سال 49) بنده نسبت به اين روايت، قضاوت تندِ جوانانه اى خامى كردم؛ در حالى كه بعد از مدت ها وقتى به خصال نگاه مى كردم و به اين روايت رسيدم، ديدم عجب مضمون جالبى دارد. زبان، زبان ادبى و هنرى و ذوقى است؛ چرا ما بايد اين را به زبان عاميانه حمل كنيم تا اين معنا را بدهد؟ در حالى كه مى تواند معنايش اين باشد كه بال جبرائيل روى دستان حسن و حسين

1.الخصال،صدوق، ص ۶۷.

صفحه از 103