سنت، نقش و جايگاه آن در انديشه اسلامي - صفحه 173

كه بيانگر مدح (امام) حسن(ع)، بدون مدح (امام) حسين(ع) و بدون در نظر داشتن رابطه آن دو با حكومت اموى است انتقاد مى كند؛ ۱ بر خلاف بقيّه كتب حديثى ۲ كه با داشتن همين نوع روايات مورد هيچ اعتراضى قرار نگرفته اند. به همين منوال هنگامى كه بُخارى احاديثى را در منقبت معاويه مى آورد و خود را در مورد عامر بن وائله كِنانى به جهت متّهم بودنش به تشيّع، به نادانى و تجاهل مى زند، خُرده مى گيرد. ۳
برخى انگيزه هاى دروغ پردازى در نزد مؤلّف عبارت اند از:
1. تحكيم پايه هاى حكومت: اساساً احاديثى كه فرمانبردارى از حاكم (پادشاه) را مطرح مى كند، از همين جا (دروغ پردازى) مايه مى گيرد. وانگهى اين احاديث با رفتار عايشه، طلحه، زبير، معاويه، ابن زبير، (امام حسين بن على(ع)) و زيد بن على مغايرت و ناهمگونى دارد و بالطّبع توجيه اين موضوع را دشوار مى نمايد. ۴
2. تشويق به پارسايى و عبادت پيشگى. ۵
3. يهوديان تازه مسلمان، (همچون كعب الأحبار و عبداللّه بن سلام) اينان كسانى بودند كه قصّه هايى متناسب با تورات (و انجيل معروف به اسراييليات) براى بزرگداشت پيامبرانشان (پيامبران دين هاى ترسايى و مسيحى) مانند روايت ردّ الشّمس براى يوشع بن نون (جانشين حضرت موسى(ع)) جعل مى كردند، و اين موضوع پس از ترجمه تورات در عهد هارون الرّشيد به زبان عربى معلوم گرديد. به همين نحو اقوال يهوديان و نصرانيان در تشبيه و تجسيم (ذات باريتعالى) و نيز علم الهى و غيره به دين اسلام (و در دايره احاديث و روايات آن) وارد گرديد. ۶

1.همان، ۱۰۱.

2.همان، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴.

3.همان، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۵.

4.همان، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۷.

5.همان، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۹.

6.همان، ص ۱۱۹ ـ ۱۲۵.

صفحه از 189