سنت، نقش و جايگاه آن در انديشه اسلامي - صفحه 184

نگرفته است. لذا تا زمانى كه تحقيق فلسفى فقهى عميقى انجام نشده است، نمى توان مدّعى هيچ گونه كه از شكل اوليه و جامد عبادات برمى آيد، شد.

موروث اسلامى و طرح مسأله قرائت هاى گنگ

3. از كتاب تدوين السنة برمى آيد كه از فشارهاى ايدئولوژيكى ناشى از واكنش در مقابل جريان بنيادگرايى در جهان اسلام متأثر شده است. نويسنده در مقدمه و در صفحه هاى آغازين كتاب صفحه 29 به دوگانگى جهان عَرَب ـ كه از دهه هاى پيش يعنى از دوره اخوان المسلمين به آن دچار شده ـ مى پردازد. وى بر اين دوگانگى اصطلاح مبهم و غير مصطلح جريان علمى پيشرو (جريان بنيادگرايى دينى) را اطلاق مى كند، و ظاهراً هدف او نفى امكان اجراى شريعت است؛ ضمن اين كه تلاش مى كند از طريق نقد سنّت منقول، شريعت را از برخى توانمندى ها همچون قابل اجرا بودن تهى نمايد.
با وجود اين، بر اين باور هستيم كه روشنفكر دينى نبايد از فضاى سياسى اجتماعى جامعه بريده باشد، ولى اين بدان معنا نيست كه تحت تأثير جوّ افكار عمومى قرار گرفته و در صدد تحميل برخى نظرات و آرا بر موروث دينى برآيد. از اين رو، بهتر است قرائت بى طرفانه اى نسبت به اين موضوع جنجال برانگيز ارائه داد.

آيا مشكل مربوط به سنّت است يا شيوه؟

4. شايد آنچه كه نظر خواننده كتاب تدوين السنة را به خود جلب مى كند، اين است كه نويسنده، مكرّر سعى دارد مسئوليّت اختلاف مكاتب فقهى را متوجّه حديث شريف كند. گرچه مى توان گفت كه تا حددى سنّت منقول مسئول اين اختلاف است، اما تصريح و تأكيد بر اين كه عمده مشكل مسلمانان در سنّت و احاديث متعارض است، تا حد زيادى تندروانه و غير عادلانه به نظر مى رسد. احتمالاً نويسنده متوجه نشده است كه عمده ترين مشكل مسلمانان در درجه نخست منهج و شيوه است نه سنّت و غير آن، و اگر اصلاحات بنيادين در طرز تفكر اسلامى انجام شود، چه بسا اين طرز تفكر در عبور از چالش عقب ماندگى كه

صفحه از 189