سنت، نقش و جايگاه آن در انديشه اسلامي - صفحه 168

ويژه در قبالِ سنّت داشته باشد؛ معيارهايى كه در واقع، استخوان بندى كتاب را تشكيل مى دهد و در جاى جاى اين كتاب نيز دريافت مى گردد. نويسنده در چكيده كتاب بر اين نكته تأكيد كرده كه سنّت نبوى داراى نقش و جايگاهى متفاوت با نقش و جايگاه امروزى اش بوده است. لازم به توضيح است كه ناچيز و بى اهمّيّت شمردن و نقش بسيار محدود آن در طول تاريخ، بيشتر به دليل عوامل خارجى و داخلى بوده كه مهم ترين آنها عبارت اند از:

تعريف سنّت

1. ارائه تعريف و يا نگرش كلّى ما به مفهوم كلمه سنّت در آغاز كار از ضرورت هاىِ اجتناب ناپذير است؛ زيرا تعريف پذيرفته شده سنّت در اذهان عمومى عبارت است از تمام آنچه كه از قول يا فعل و يا تقرير رسول اللّه(ص) به ما رسيده است، و اين تعريف بر وفق تصوّر علماى فقه و اصول ـ به جز مذهب ظاهرى (كسانى كه فقط به ظاهر قرآن مجيد استناد مى كنند) كه فقط به سنّت قولى اكتفا كرده اند ـ است. همچنان كه آنان (قايلان به مذهب ظاهرى) در مورد قرآن مجيد نيز معتقدند كه قرآن مجيد جز از جملات گفته شده رايج و متعارف تشكيل نشده است. ۱
به نظر مى رسد مؤلّف مى كوشد در بررسى خود، سنّت هاى فعلى و تقريرى را كنار بگذارد؛ چيزى كه ما تقريباً در سراسر اين كتاب، آن را به صورتِ آشكارا در مى يابيم، زيرا سيره عملى و تقريرى را كه مسلمانان از آن تعبيّت و پيروى كرده اند و عمدتاً همانند عرف هاىِ رايج در عصر جاهلى و... بوده؛ فاقد ارزش تشريعى است. پس سنّت جز قول رسول اكرم(ص) نيست، اما فعل و يا تقرير آن حضرت تا زمانى كه به عنوان فعل تشريعى انشاء و انجام نگرديده است، نمى تواند امرى مُباح براى مسلمانان قلمداد شود. ۲
و به همين شيوه، كتاب از فصل آغازين تا فصل هاى پايانى مسير خود را ـكه تدقيق و بررسى سنّت نبوى است ـ ترسيم مى كند، و با اين شيوه سعى مى كند مهم ترين قوانين

1.تدوين السنّة، ص ۳۵ ـ ۳۶.

2.همان، ص ۳۷.

صفحه از 189