شكل وضو اتفاق و اجماع فقهى معيّن و مشخّصى ديده نشده است، با وجود اين كه مسلمانان سال هاى سال و هر روزِ روز و بارها وضو گرفتن حضرت رسول اكرم(ص) را در مقابل ديدگان خود ديده اند. آيا پيامبر اسلام سَرِ مباركِ خود را به شيوه شيعه و يا اهل تسنّن مسح مى كشيدند؟ آيا شستن پاها واجب است يا مسح آنها؟ آيا دست به سينه بودن (بستن دست ها يا بستن دست ها بالاىِ ناف و يا بستن دست ها زير سينه) مستحب است يا بدعت؟ آيا نماز عيد قربان و يا نمازهاى مستحبّى مانند نمازهاى مخصوص شب هاى ماه مبارك رمضان بدعت است يا سنّت؟ تشهّد در نماز به چه صورتى است؟ و روش اسلام آوردن (پذيرش دين مبين اسلام) به چه صورت و كيفيتى است؟ اينها امورى است كه در آنها بين مذاهب و مكاتب مختلف اختلافات فراوانى وجود دارد؟... ، و اگر سخن به درازا نمى كشيد، صدها نمونه از اختلافات فقهى بين همه مذاهب اسلامى را ذكر مى كرديم. خوانندگان گرامى مى توانند نمونه هاى اين موضوع را در كتاب شريف الفقه على مذاهب الخمسة تأليف شيخ محمّد جواد مغنيه و كتاب گرانقدر الفقه على مذاهب الأربعة تأليف عبدالرّحمن جزايرى و موسوعه فقهى اسلامى (كويتى) و موسوعه مرحوم جمال عبدالناصر و كتاب تذكره علامه حلّى و خلاف شيخ ابو جعفر طوسى و ساير تأليفاتى كه در صدد پاسخگويى شبهات مدارس و يا مكاتب مختلف فقهى اسلامى بوده اند مراجعه نمايند. بنابراين، بديهى بودن امور عبادى و بديهى بودن امور غير عبادى و تواترى كه عبادات به واسطه آن از امور معاملاتى و غير عبادى شناخته مى شوند، چگونه قابل تشخيص است؟
و هدف ما از همه اين اظهارنظرها تأكيدى بر اين نكته است كه تا الان تحقيقى جدّى كه مبناى (معيار) بررسى و تمايز آشكار بين عبادات و معاملات در حوزه تجديدنظر در فقه اسلامى باشد. اين، بدون ترجيح هر احتمال ديگر ـ به معنى امكان اتّحاد معاملات و عبادات در وجوه مشخّص فرض شده است، تا بتوانيم مدّعى كشف بنياد ملاك هاى عبادات يا قابليّت آنها در به روز شدن باشيم،(مطابقت داشتن با مقتضيات زمان). سزاوار نيست اين ادّعا با تعصب هاى كوكورانه ردّ شود؛ چرا كه وحدت عبادات و معاملات را در مبنا بودن متن حتى در معاملات ـكه اغلب مكاتب فقهى نيز آن را پذيرفته اندـ در نظر