نقدي بر مقاله«بررسي سند چند حديث مشهور» - صفحه 132

عجلونى بعد از ذكر تصنيف در فقه عامه، به نقل از ابن حجر مى گويد:
من چيزى مهم تر از اين ديدم و آن چيز، تبيين احاديث مشهور بين عامه مردم است و بسيارى از فقها با حديث بيگانه اند. ۱
اگر فقيهى از فقهاى اهل سنت ـ كه از محدثان به شمار نمى آيد ـ به تنهايى حديثى را نقل نمايد، عامّه بدان حديث اعتماد نمى نمايند. اين قاعده بر علماى ما قابل انطباق نيست؛ زيرا آنها گذشته از آن كه راويانى قابل اعتماد و امين و... هستند، آشنايى كامل با حديث داشته و از حال روايات و راويان باخبرند. چرا اين گونه نباشد، در حالى كه آشنايى با روايات شرط اجتهاد است؟ آن گونه شهيد ثانى ـ قدس سرّه ـ از آن ياد كرده است. ۲
اشكال دوم. نويسنده در استدلال هاى خود از سخنان برخى از علماى عامه، نظير ابن كثير، عجلونى و صالحى شامى استفاده كرده و سخنى را نيز از مرحوم ميانجى نقل كرده است كه او نيز اين سخن را به نقل از طبرانى گفته است. پس در واقع، كلام او همان سخن عامه است. نويسنده، اين كلمات را به اضافه عدم دستيابى به روايت در كتاب هاى روايى دليل بر آن گرفته كه عبارت «انا افصح من نطق بالضاد بيد أنّى من قريش» حديث نيست. ۳ از اين جا معلوم مى شود كه حكم نويسنده بر اين كه اين روايات مشهورهاى بى اصل اند، مطابق با حكم اين چنينى اهل سنت است.
نقد وارد بر اين مطلب، اين است:
محقق داماد ـ قدس سرّه ـ احاديثى را نقل كرده است كه برخى از علماى اهل سنت درباره آنها گفته اند كه در ميان مردم شايع هستند، ولى اصل ندارند ؛ مانند «يوم نحركم يوم صومكم».
سپس مى گويد:
مى گويم: «يوم نحركم يوم صومكم» اگرچه از پيامبر مسنداً نقل نشده است، ولى نزد ما داراى ريشه و اصل است. رئيس المحدثين در خواتيم،

1.الرعاية لحال البداية في علم الدراية، ص ۸۰.

2.كشف الخفاء، ج ۱، ص ۷.

3.الروضة البهية، ج ۳، ص ۶۲ ـ ۶۵.

صفحه از 165