نقدي بر مقاله«بررسي سند چند حديث مشهور» - صفحه 133

در كتاب حج، در باب نوادر روايت مى كند: عن محمّد بن يحيى و هو ابو جعفر العطار، عن محمّد بن الحسين و هو أبي الخطاب، عن محمّد بن اسماعيل و هو ابن بزيع، عن الحسين بن مسلم، عن أبي الحسن الأول موسى الكاظم(ع) قال: «يوم الأضحى في اليوم الذى يصام فيه و يوم عاشوراء في اليوم الذى يفطر فيه».
شيخ ما شهيد ثانى در الدروس مى نويسد: روى الحسين بن مسلم، عن أبي الحسن(ع): «يوم الأضحى يوم صوم و يوم عاشورا يوم الفطر». ۱
با توجّه به اين مطلب در مى يابيم كه وجود روايتى حاكى از مضمون روايت مشهورى كه تنها نزد غير اهل حديث شايع است، براى معتبر ساختن حديث دوم كفايت مى نمايد و حكم «لا اصل له» براى حديث مشهور صادر نمى شود.
به عبارت ديگر، بر حديثى كه لفظ و يا مضمون آن از سوى محدثان روايت نشده باشد، اين حكم جارى است. با چشم پوشى از آنچه ذكر شد و آنچه كه خواهد آمد، يعنى كفايت ذكر علما در داشتن اصل، دو ايراد بر نويسنده وارد است:
1. نويسنده در برخى از موارد، رواياتى را نقل مى نمايد كه مضمون روايت مورد بحث را تأييد مى نمايد ۲ و اقرار دارد كه مضمون اين حديث در جاهاى ديگر وجود دارد. ۳ با توجّه به اين مطلب، شايسته نيست كه وى روايت مورد بحث را فاقد اصل بداند؛ زيرا اين روايات، اصل داشتن روايت مورد بحث را كفايت مى نمايد، اگرچه عبارات به خاطر نقل به معنا ـ كه بر حسب قواعد و قوانين معروف آن جايز است ـ مختلف شده باشد.
2. در خصوص روايت «أنا افصح من نطق بالضاد» بايد گفت كه اين روايت نزد ما اصل دارد و آن نقل شيخ مفيد در كتاب الاختصاص است كه گفت:
عن بعض الهاشميين رفع الحديث إلى رسول اللّه(ص) أن أعرابياً أتاه فقال: يا رسول اللّه! أيدا لك الرجال امرأته؟ قال: نعم، إذا كان ملفجاً. فقال: يا رسول

1.علوم حديث، ص ۱۲۵.

2.الرواشح السماوية، ص ۱۹۴.

3.علوم حديث، ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳.

صفحه از 165