اينجانب نيز اظهارات ناقد محترم را به طور كامل تأييد مى كنم، ولى اى كاش ايشان با كمى دقت به علّت اين «اشتباه فاحش» پى مى بردند؛ چون ما در متن عربى به جاى «مصنوع»، «معروف» نياورده ايم، پس اين اشكال از كجا ناشى شده است؟ اين يك اشتباه چاپى بوده كه «ساخته شده» «شناخته شده» تايپ شده و نمونه خوان ها دقت لازم را مبذول نكرده اند و إلاّ معناى «مصنوع» بر همگان روشن است و نيازى به كنايه زدن و پيمودن فرسنگ ها راه نيست.
اما در مورد اشكال دوم كه «كلّ موجود في سواه» باشد همانطور كه شما هم احتمال داده ايد و ما نيز در داخل پرانتز تصريح كرده ايم، بر اساس نهج البلاغه بوده است و اشكالى بر اين انتخاب وجود ندارد.
ناقد محترم درباره كلمه «لَبِثَ» مى فرمايد: «محترم محترم لَبِثَ را به معناى گام برداشتن دانسته، در حالى كه لَبِثَ به معناى توقف، درنگ و ايستادن است... طبق ترجمه و طبق فرمايش امام صادق(ع) حتى درنگ در گمراهى نيز جايز نيست ؛ يعنى دو معناى كاملاً متضاد».
در پاسخ بايد گفت: اگر ترجمه ما يك ترجمه تحت اللفظى بود، حق با شما بود؛ اما چنين نيست. گام برداشتن در گمراهى يا درنگ كردن در گمراهى، هر دو به معناى سپرى كردن عمر در گمراهى است و اين دو به هيچ عنوان دو معناى كاملاً متضاد نيست، بلكه دو تعبير از يك معناست كه هر دو يك نتيجه را به دنبال دارد و آن هم «خسارت» است. حال ما بياييم مته روى خشخاش بگذاريم تا بر حجم اشكالات بيافزاييم، امر ديگرى است.
نيازى هم نبود كه از لغت نامه هاى مختلف كمك بگيريم و مترجم را متوجّه معناى آن سازيم؛ زيرا حدود بيست بار اين كلمه در قرآن به كار رفته و اينجانب نيز روزى چندبار به اين كتاب آسمانى مراجعه دارم و از معناى آن آگاهم.
ناقد محترم مى نويسد: «مترجم محترم به اشتباه رَبَّيْن را دو پروردگار و يخدم را بندگى كردن ترجمه كرده است... در اين جا نيز ربَّيْن يعنى دو ارباب و يا به تعبير آقاى اتابكى دو برده دار و به تعبير انجيل متى دو آقا، دو سيّد و مولا، معنا مى دهد».
در جواب عرض مى كنم كه انتخاب يكى از اين دو معنا سليقه اى است و الزامى بر تعيين يكى از اين دو معنا وجود ندارد، بلكه آنچه تبادر به ذهن مى كند و ترجمه ما را بيشتر