36. آقاى اتابكى حديث: «لا تَنْظُروُا في عيوبِ النّاسِ كَا الاَْرْبابِ وَانْظُروُا في عُيُوبِكُمْ كَهَيْئَةِ الْعَبيدِ، إِنَّما النّاسُ رَجُلانِ: مُبْتَلى و مُعافى، فَارْحَموُا الْمُبْتَلى وَاحْمَدوُا اللّهَ عَلَى العافيَةِ» را چنين ترجمه كرده است:
به عيب هاى مردم بسان ارباب (بزرگ) ننگريد و عيب هاى خود را به صورت بندگان (خرد و حقير) در نظر نياوريد. همانا مردم دو گروه اند: گرفتار و زشتكار. پس بر گرفتار رحمت آريد و بر رستگارى خداى را سپاس گزاريد.۱
البته «زشتكار» غلط چاپى است، كه به جاى «رستگار» در عبارت ديده مى شود، ولى نكته اينجاست كه معناى دقيق «معافى» برخوردار از عافيت است، نه رستگارى. ترجمه دقيق آن، چنين است:
ارباب م آبانه بر عيب هاى مردم ننگريد ولى بنده وار عيب هايتان مدّ نظرتان باشد؛ همانا مردم دو دسته اند: گرفتار و برخوردار از عافيت ؛ پس گرفتار را مورد رحمت و محبّت قرار دهيد و به خاطر برخوردارى از عافيت خداى را سپاس گزاريد.۲
37. آقاى اتابكى اين سه سطر حديث را ترجمه نكرده است: «امّا إنَّهُ لَوْ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ وَ قامَتِ القيامَةُ... الفَوزَ في ال آخِرَةِ» . ۳
38. آقاى اتابكى عبارت: «وَ أمَّا الْوُجُود الاَْرْبَعُ... واجبات?في السُّنَّةِ» را ترجمه نكرده است. ۴
1.تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص ۵۴۷.
2.همان، ص ۲۸۹.
3.همان، ص ۳۱۳.
4.همان، ص ۳۱۴.