ترجمه اتابكى:
سه خصلت است كه دنيادار را بدان ها نياز است: آسايش، چندان كه به سستى نكشد و گشايشى، همراه با قناعت و دليرى، بدون تنبلى.
ترجمه حسن زاده:
دنيادار به سه چيز نياز دارد: آسايش در حدّى كه به سستى منجر نشود، توسعه زندگى در حدّى كه قناعت فراموش نشود و شجاعت بدون اين كه تنبلى در آن راه يابد.
آيا اين جا به جايى سطحى كلمات است؟!
ترجمه اتابكى:
به عيب هاى مردم بسان ارباب (بزرگ) ننگريد و عيب هاى خود را به صورت بندگانِ (خرد و حقير) در نظر نياوريد. همانا مردم دو گروه اند: گرفتار و زشتكار. پس بر گرفتار رحمت آريد و بر رستگارى خداى را سپاس گزاريد.۱
البته زشتكار غلط چاپى است و صحيح آن «رستگارى» است.
ترجمه حسن زاده:
ارباب م آبانه بر عيب هاى مردم ننگريد، ولى بنده وار عيب هايتان مدّ نظرتان باشد؛ همانا مردم دو دسته اند: گرفتار و برخودار از عافيت ؛ پس گرفتار را مورد مرحمت و محبّت قرار دهيد و به خاطر برخوردارى از عافيت خداى را سپاس گزاريد.۲
ترجمه اتابكى:
اى على، چهار چيز بيهوده است: خوردن پس از سيرى، چراغدارى برابر ماه، كشت در شوره زار، و احسان به ناسزاوارِ آن.۳
ترجمه حسن زاده:
1.مقدمه نهج البلاغه، ترجمه شهيدى، ص يح.
2.رهاورد خرد، ص ۳۱۳.
3.تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص ۵۴۷.