همه اينها تصويرى از دين در ذهن و زبانْ رقم زده بود كه عمل بر اساس كتاب و سنّت (به دور از مجامله ها و مداهنه ها) را بسى دشوار مى ساخت . امام على عليه السلام مى دانست كه آب رفته را به جوى بازگرداندن ، همان و سر بركشيدن فتنه ها ، همان! گزاردن حق ، همان و سر بركشيدن باطلْ مداران حق ستيز ، همان! از اين روى ، از پذيرش ، تن مى زد و بر آن تأكيد مى ورزيد ، تا مگر فردا و فرداها در برابر سركش ها حجّتى باشد . چنين است كه حضرت در جايى فرمود :
دَعوني وَالتَمِسوا غَيري ، فَإِنّا مُستَقبِلونَ أمرا لَهُ وُجوهٌ وألوانٌ ، لا تَقومُ لَهُ القُلوبُ ولا تَثبُتُ عَلَيهِ العُقولُ . و إنَّ الآفاقَ قَد أغامَت ، وَالمَحَجَّةُ قَد تَنَكَّرَت ، وَاعلَموا أنّي إن أُجِبتُكُم رَكِبتُ بِكُم ما أعلَمُ ، ولَم اُصغِ إلى قَولِ القائِلِ وعَتبِ العاتِبِ ، وإن تَرَكتُموني فَأَنَا كَأَحَدِكُم ، ولَعَلّي أسمَعُكُم وأطوَعُكُم لِمَن وَلَّيتُموهُ أمرَكُم ، وأَنَا لَكُم وَزيرا ، خَيرٌ لَكُم مِنّي أميرا . ۱
مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد كه ما به استقبال امور چند پهلو و رنگارنگ مى رويم . دل ها در آن ، بر جا نمى ماند و خِرَدها بر آن ، استوار نمى گردد . گستره زندگى را ابرهاى فتنه ، پوشانده و راه روشن ناشناخته شده است ؛ و بدانيد اگر من درخواستِ شما را پذيرفتم،با شما چنان رفتار مى كنم كه [ خود ]مى دانم و به سخنِ سخنسرايان و ملامتِ سرزنش كنندگان ، گوش نمى دهم ، واگر مرا واگذاريد ، همچون يكى از شمايم و شايد براى كسى كه كار خود را بدو مى سپاريد ، بهتر از ديگران ، فرمانبردار و شنوا باشم . اگر من وزير شما باشم ، بهتر است تا امير شما باشم .
كلام مولا بسى گويا روشنگر و ژرف است . آنچه به استقبال آن مى رويم ، گونه گون است و داراى رويه ها : امواجى كه در پيش داريم ، توفان هايى كه آغاز خواهد شد ، عدالتى كه من بر آن پاى خواهم فشرد ، فريادهايى كه در پى آن برخواهد آمد و . . .